نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 21
كه مسيحيان
به فرزندان خويش مىدهند و معتقدند او را از گناه پاك مىكند) و هنگامى كه مسيح
اظهار نبوت كرده، يحيى به او ايمان آورد.
بدون شك يحيى
كتاب آسمانى ويژهاى نداشت و اينكه در آيات بعد مىخوانيم
يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ" اى يحيى كتاب را با قوت
بگير" اشاره به" تورات" كتاب حضرت موسى است.
البته عدهاى
پيرو يحيى هستند و كتابى را هم به او نسبت مىدهند، و شايد" صابئين
موحد" پيروان يحيى باشند. [1] حضرت يحيى و
حضرت مسيح، قدر مشتركهايى داشتند، زهد فوق العاده ترك ازدواج به عللى كه گفته شد،
و تولد اعجازآميز و همچنين نسب بسيار نزديك.
از روايات
اسلامى استفاده مىشود كه امام حسين ع و يحيى نيز جهات مشتركى داشتند لذا از امام
على بن الحسين زين العابدين ع چنين نقل شده كه فرمود:
خرجنا مع
الحسين بن على (ع) فما نزل منزلا و لا رحل منه الا ذكر يحيى بن زكريا و قتله، و
قال و من هو ان الدنيا على اللَّه ان رأس يحيى بن زكريا اهدى الى بغى من بغايا بنى
اسرائيل:
" ما
همراه امام حسين ع (به سوى كربلا) بيرون آمديم، امام در هر منزلى نزول مىفرمود و
يا از آن كوچ مىكرد ياد يحيى و قتل او مىنمود و مىفرمود: در بى ارزشى دنيا نزد
خدا همين بس كه سر يحيى بن زكريا را به عنوان هديه به سوى فرد بىعفتى از
بىعفتهاى بنى اسرائيل بردند. [2] شهادت امام
حسين ع نيز از جهاتى همانند شهادت يحيى ع بود (كيفيت قتل يحيى را بعدا شرح خواهيم
داد).
و نيز نام
حسين ع همچون نام يحيى ع بيسابقه بود و مدت حمل آنها