نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 549
(در نظر بيننده) در خليجكهاى ساحلى
مشاهده كرد.
لشگركشى دوم كورش به جانب شرق بود، چنان كه" هردوت" مىگويد:
اين هجوم شرقى كوروشى بعد از فتح" ليديا" صورت گرفت، مخصوصا طغيان
بعضى از قبائل وحشى بيابانى كورش را به اين حمله واداشت.
تعبير قرآن" حَتَّى إِذا بَلَغَ
مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ
دُونِها سِتْراً" اشاره به سفر كورش به منتهاى شرق است كه
مشاهده كرد خورشيد بر قومى طلوع مىكند كه در برابر تابش آن سايبانى ندارند اشاره
به اينكه آن قوم بيابانگرد و صحرانورد بودند.
كورش لشگر كشى سومى داشت كه به سوى شمال، به طرف كوههاى قفقاز بود، تا به
تنگه ميان دو كوه رسيد، و براى جلوگيرى از هجوم اقوام وحشى با درخواست مردمى كه در
آنجا بودند در برابر تنگه سد محكمى بنا كرد.
اين تنگه در عصر حاضر تنگه" داريال" ناميده مىشود كه در نقشههاى
موجود ميان" ولادى كيوكز" و" تفليس" نشان داده مىشود، در
همانجا كه تا كنون ديوار آهنى موجود است، اين ديوار همان سدى است كه كورش بنا
نموده زيرا اوصافى كه قرآن در باره سد ذو القرنين بيان كرده كاملا بر آن تطبيق
ميكند.
اين بود خلاصه آنچه در تقويت نظريه سوم بيان شده است. [1] درست است كه در اين نظريه نيز نقطههاى ابهامى
وجود دارد، ولى فعلا مىتوان از آن به عنوان بهترين نظريه در باره تطبيق ذو
القرنين بر رجال معروف تاريخى نام برد.
***
[1] براى توضيح بيشتر به كتاب"
ذو القرنين يا كورش كبير" و همچنين" فرهنگ قصص قرآن" مراجعه شود.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 549