نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 383
در تفسير آيه فوق احتمالات متعدد ديگرى دادهاند كه به هنگام ذكر نكتهها به
بعضى از آنها اشاره خواهيم كرد.
***
آيه بعد به پارهاى از اختلافات اشاره مىكند كه در ميان مردم در زمينه
اصحاب كهف وجود دارد، از جمله: در باره تعداد آنها مىگويد:
" گروهى از مردم خواهند گفت آنها سه نفر بودند كه چهارمينشان سگشان
بود" (سَيَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ
كَلْبُهُمْ).
" و گروهى مىگويند پنج نفر بودند كه ششمين آنها سگ آنها بود" (وَ يَقُولُونَ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ).
" همه اينها سخنانى بدون دليل و تير در تاريكى است". (رجما بالغيب).
" و گروهى مىگويند آنها هفت نفر بودند و هشتمين آنها سگ آنها بود"
(وَ يَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثامِنُهُمْ
كَلْبُهُمْ).
" بگو پروردگار من از تعداد آنها آگاهتر است" (قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ).
" تنها گروه كمى تعداد آنها را مىدانند" (ما يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ).
گر چه در جملههاى فوق قرآن با صراحت تعداد آنها را بيان نكرده است، ولى از
اشاراتى كه در آيه وجود دارد مىتوان فهميد كه قول سوم همان قول صحيح و مطابق واقع
است، چرا كه به دنبال قول اول و دوم كلمه" رجما بالغيب" (تير در تاريكى)
كه اشاره به بى اساس بودن آنها است آمده، ولى در مورد قول سوم نه تنها چنين تعبيرى
نيست، بلكه تعبير" بگو پروردگارم از تعداد آنها آگاهتر است" و
همچنين" تعداد آنها را تنها گروه كمى مىدانند" ذكر شده است كه اين خود
دليلى است بر تاييد اين قول و در هر حال در پايان آيه اضافه مىكند" در مورد
آنها بحث مكن جز بحث مستدل و توأم با دليل و منطق" (فلا تُمارِ فِيهِمْ إِلَّا مِراءً ظاهِراً).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 383