responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 382

بعضى از مؤرخان نوشته‌اند كه مامور خريد غذا به سرعت به غار بازگشت و دوستان خود را از ماجرا آگاه ساخت، همگى در تعجب عميق فرو رفتند، و از آنجا كه احساس مى‌كردند همه فرزندان و برادران و دوستان را از دست داده‌اند، و هيچكس از ياران سابق آنها زنده نمانده، تحمل اين زندگى براى آنها سخت و ناگوار بود، از خدا خواستند كه چشم از اين جهان بپوشند و به جوار رحمت حق منتقل شوند و چنين شد.

آنها چشم از جهان پوشيدند و جسدهاى آنها در غار مانده بود كه مردم به سراغشان آمدند.

" در اينجا نزاع و كشمكش بين طرفداران مساله معاد جسمانى و مخالفان آنها در گرفت.

مخالفان سعى داشتند كه مساله خواب و بيدارى اصحاب كهف به زودى به دست فراموشى سپرده شود، و اين دليل دندان‌شكن را از دست موافقان بگيرند، لذا پيشنهاد كردند در غار گرفته شود، تا براى هميشه از نظر مردم پنهان گردند" (إِذْ يَتَنازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً).

و براى خاموش كردن مردم مى‌گفتند زياد از آنها سخن نگوئيد، آنها سرنوشت اسرارآميزى داشتند كه" پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است" (رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ‌).

بنا بر اين داستان آنها را رها كنيد و به حال خودشان واگذاريد.

در حالى كه" مؤمنان راستين كه از اين امر آگاهى يافته بودند و آن را سند زنده‌اى براى اثبات رستاخيز به مفهوم حقيقيش مى‌دانستند، سعى داشتند اين داستان هرگز فراموش نشود، و لذا گفتند: ما در كنار مدفن آنها مسجد و معبدى مى‌سازيم" تا مردم ياد آنها را از خاطره‌ها هرگز نبرند، به علاوه از روح پاك آنها استمداد طلبند (قالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلى‌ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً).

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 382
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست