responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 284

قدرت رؤساى مكه را تشكيل مى‌داد هم چنان بر جا بماند، و پيامبر اسلام را به هر وسيله ممكن است از ادامه راه توحيد بازدارند.

ولى پيامبر دو جواب منطقى و روشن در يك عبارت كوتاه به آنها داد.

نخست اينكه پروردگار منزه از اينگونه امور است، منزه است از اينكه تحت فرمان اين و آن قرار گيرد و تسليم پيشنهادهاى واهى و بى اساس سبك مغزان گردد (سُبْحانَ رَبِّي‌).

ديگر اينكه: قطع نظر از آنچه گذشت اصولا آوردن معجزات كار من نيست، من بشرى هستم همچون شما، با اين تفاوت كه رسول خدايم، ارسال معجزات كار او است، و به اراده و فرمان او انجام مى‌گيرد، من حتى حق ندارم پيش خود چنين تقاضايى كنم، او هر وقت لازم بداند براى اثبات صدق دعوت پيامبرش هر معجزه‌اى كه لازم باشد مى‌فرستد (هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَراً رَسُولًا).

درست است كه اين دو پاسخ با هم ارتباط و پيوند دارند، ولى در عين حال دو پاسخ محسوب مى‌شوند، يكى ضعف بشر را در برابر اين امر اثبات مى‌كند، و ديگرى منزه بودن خداى بشر را از قبول اينگونه معجزات اقتراحى.

اصولا پيامبر يك خارق‌العاده‌گر نيست كه در جايى بنشيند و هر كسى از در وارد شود پيشنهاد اعجازى به ميل خود كند و اگر نپسنديدند پيشنهاد ديگرى مطرح نمايد، و خلاصه قوانين و سنن آفرينش را به بازى بگيرد، و بعد از اينهمه نيز اگر مايل بود بپذيرد و اگر ميل مباركش اقتضا نكرد با بهانه‌اى شانه خالى كند.

وظيفه پيامبر اثبات ارتباط خود به خدا از طريق آوردن معجزه است، و هر گاه به قدر كافى معجزه نشان دهد ديگر هيچگونه وظيفه‌اى در اين رابطه ندارد.

او حتى زمان نزول معجزات را ممكن است نتواند پيش بينى كند و تنها در جايى از خداوند تقاضاى معجزه مى‌كند كه بداند خدا به اين امر راضى است.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 284
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست