responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 11  صفحه : 99

و مهمانان).

اين مهمانهاى ناخوانده همان فرشتگانى بودند كه" به هنگام وارد شدن بر ابراهيم، به صورت ناشناس، نخست بر او سلام گفتند" (إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً).

ابراهيم آن گونه كه وظيفه يك ميزبان بزرگوار و مهربان است براى پذيرايى آنها آماده شد و غذاى مناسبى فورا فراهم ساخت، اما هنگامى كه سفره غذا گسترده شد ميهمانهاى ناشناس دست به غذا دراز نكردند، او از اين امر وحشت كرد و وحشت خود را كتمان ننمود، با صراحت به آنان" گفت ما از شما ترسانيم" (قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ‌) [1] اين ترس به خاطر سنتى بود كه در آن زمان و زمانهاى بعد و حتى در عصر ما در ميان بعضى از اقوام معمول است كه هر گاه كسى نان و نمك كسى را بخورد به او گزندى نخواهد رساند و خود را مديون او مى‌داند و به همين دليل دست نبردن به سوى غذا دليل بر قصد سوء و كينه و عداوت است.

***
ولى چيزى نگذشت كه فرشتگان ابراهيم را از نگرانى بيرون آوردند، و" به او گفتند ترسان مباش، ما تو را به فرزند دانايى بشارت مى‌دهيم" (قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ‌).

در اينكه منظور از غلام عليم (پسر دانا) كيست؟ با توجه به آيات ديگر قرآن شك نيست كه منظور،" اسحاق" است چرا كه هنگامى كه فرشتگان اين بشارت را به ابراهيم دادند، همسر ابراهيم" ساره كه ظاهرا زن عقيمى بود حاضر


[1] گرچه در آيات فوق اشاره‌اى به پذيرايى ابراهيم و دست نزدن مهمانها به غذا نشده ولى همانگونه كه در ذيل آيه 69 و 70 سوره هود خوانديم اين دو مطلب وجود داشته است (تفسير نمونه جلد 9 صفحه 168 و 169).

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 11  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست