نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 140
و اما اين
سؤال كه چگونه در آيه فوق خداوند تاكيد بر مساله سؤال مىكند در حالى كه در سوره
الرحمن آيه 39 مىخوانيم فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ
ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌ:" در آن روز از هيچكس نه انسان
و نه جن سؤالى نمىشود" پاسخش را سابقا گفتهايم كه خلاصه آن اين است: در
قيامت مراحلى است، در بعضى از مراحل، از مردم سؤال مىشود، و در بعضى از مراحل
سؤال و جوابى در كار نيست، و مسائل خود بخود روشن است، و يا اينكه سؤال زبانى وجود
ندارد، چرا كه طبق آيه 65 سوره يس بر دهانها مهر گذارده مىشود، و تنها سؤال از
اعضاى پيكر و حتى پوست بدن مىشود [1]
***
سپس
فرمان قاطعى به پيامبر ص مىدهد و مىگويد: در برابر هياهوى مشركان و مجرمان نه
تنها ضعف و ترس و سستى به خود راه مده و ساكت مباش، بلكه" آشكار آنچه را
ماموريت دارى بيان كن" و حقايق دين را با صراحت برملا ساز (فَاصْدَعْ
بِما تُؤْمَرُ).
" و از
مشركان، روى گردان و نسبت به آنها بىاعتنايى كن" (وَ أَعْرِضْ
عَنِ الْمُشْرِكِينَ).
"
فاصدع" از ماده" صدع" در لغت به معنى شكافتن به طور مطلق، و يا
شكافتن اجسام محكم است، و از آنجا كه با شكافتن چيزى درونش آشكار مىشود، اين كلمه
به معنى اظهار و افشا و آشكار كردن آمده است، و به درد سر شديد هم"
صداع" مىگويند، به خاطر اينكه گويى مىخواهد سر را از هم بشكافد!.
به هر حال
اعراض از مشركان در اينجا يا به معنى بىاعتنايى است، و با ترك مبارزه و پيكار با
آنها، زيرا در آن زمان هنوز قدرت مسلمانان به مرحلهاى نرسيده بود كه در مقابل
خشونت دشمن دست به مبارزه مسلحانه بزنند.
***
[1] براى توضيح بيشتر به جلد 6 صفحه 88 تفسير
نمونه مراجعه فرمائيد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 140