نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 97
آنها نيز در
همين شهرها و آباديها همچون ساير انسانها زندگى مىكردند، و در ميان مردم رفت و
آمد داشتند و از دردها و نيازها و مشكلاتشان بخوبى آگاه بودند.
تعبير
به" مِنْ أَهْلِ الْقُرى" با توجه به اينكه"
قريه" در لغت عرب، به هر گونه شهر و آبادى گفته مىشود در مقابل"
بدو" كه به بيابان اطلاق مىگردد، ممكن است ضمنا اشاره به اين باشد كه
پيامبران الهى هرگز از ميان مردم بياباننشين برنخاستند (همانگونه كه بعضى از
مفسران نيز تصريح كردهاند) چرا كه بيابان گردها معمولا گرفتار جهل و نادانى و
قساوتند و از مسائل زندگى و نيازهاى معنوى و مادى كمتر آگاهى دارند.
درست است كه
در سرزمين حجاز، اعراب بيابان گرد فراوان بودند، ولى پيامبر اسلام ص از مكه كه در
آن موقع شهر نسبتا بزرگى بود برخاست و نيز درست است كه شهر كنعان در برابر سرزمين
مصر كه يوسف در آن حكومت مىكرد چندان اهميتى نداشت و به همين دليل، يوسف درباره
آن تعبير به" بدو" كرد، ولى مىدانيم كه يعقوب پيامبر الهى و فرزندانش
هرگز بيابانگرد و بيابان نشين نبودند، بلكه در شهر كوچك كنعان زندگى داشتند.
سپس اضافه
مىكند براى اينكه اينها بدانند سرانجام مخالفتهايشان با دعوت تو كه دعوت به سوى
توحيد است چه خواهد بود، خوبست بروند و آثار پيشينيان را بنگرند،" آيا آنها
سير در زمين نكردند تا ببينند عاقبت اقوام گذشته چگونه بود؟" (أَ
فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ
قَبْلِهِمْ).
كه اين"
سير در ارض" و گردش در روى زمين، مشاهده آثار گذشتگان، و ويرانى قصرها و
آباديهايى كه در زير ضربات عذاب الهى در هم كوبيده شد بهترين درس را به آنها
مىدهد، درسى زنده، و محسوس، و براى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 97