نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 96
باز هم براى
تاكيد بيشتر مىگويد" من از مشركان نيستم" و هيچگونه شريك و شبيهى براى
او قائل نخواهم بود (وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ).
در واقع اين
از وظائف يك رهبر راستين است كه با صراحت برنامهها و اهداف خود را اعلام كند، و
هم خود و هم پيروانش از برنامه واحد و مشخص و روشنى پيروى كنند، نه اينكه هالهاى
از ابهام، هدف و روش آنها را فرا گرفته باشد و يا هر كدام به راهى بروند:
اصولا يكى از
راههاى شناخت رهبران راستين از دروغين همين است كه اينها با صراحت سخن مىگويند و
راهشان روشن است، و آنها براى اينكه بتوانند سرپوشى به روى كارهاى خود بگذارند،
هميشه به سراغ سخنان مبهم و چند پهلو مىروند.
قرار گرفتن
اين آيه به دنبال آيات يوسف اشارهاى است به اينكه راه و رسم من از راه و رسم يوسف
پيامبر بزرگ الهى نيز جدا نيست، او هم همواره حتى در كنج زندان دعوت به اللَّه
الواحد القهار مىكرد، و غير او را اسمهاى بىمسمايى مىشمرد كه از روى تقليد از
جاهلانى به جاهلان ديگرى رسيده است، آرى روش من و روش همه پيامبران نيز همين است.
***
و از
آنجا كه يك اشكال هميشگى اقوام گمراه و نادان به پيامبران اين بوده است كه چرا
آنها انسانند! چرا اين وظيفه بر دوش فرشتهاى گذاشته نشده است، و طبعا مردم عصر
جاهليت نيز همين ايراد را به پيامبر اسلام ص در برابر اين دعوت بزرگش داشتند، قرآن
مجيد يك بار ديگر به اين ايراد پاسخ مىگويد:
" ما
هيچ پيامبرى را قبل از تو نفرستاديم مگر اينكه آنها مردانى بودند كه وحى به آنها
فرستاده مىشد مردانى كه از شهرهاى آباد و مراكز جمعيت برخاستند" (وَ
ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ
الْقُرى).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 96