نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 59
است، همان
جمله اخير پدر است كه مىفرمود: از رحمت خدا مايوس نباشيد كه هر مشكلى براى او سهل
و آسان است.
" آنها
وارد بر يوسف شدند، و در اين هنگام با نهايت ناراحتى رو به سوى او كردند و گفتند:
اى عزيز! ما و خاندان ما را قحطى و ناراحتى و بلا فرا گرفته است" (فَلَمَّا
دَخَلُوا عَلَيْهِ قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ).
" و
تنها متاع كم و بىارزشى همراه آوردهايم" (وَ
جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ) [1]
اما با اين حال به كرم و بزرگوارى تو تكيه كردهايم،" و انتظار داريم كه
پيمانه ما را بطور كامل وفا كنى" (فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ).
و در اين كار
بر ما منت گذار و تصدق كن" (وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا).
و پاداش خود
را از ما مگير، بلكه از خدايت بگير، چرا كه" خداوند كريمان و متصدقان را
پاداش خير مىدهد" (إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي
الْمُتَصَدِّقِينَ).
جالب اينكه
برادران يوسف، با اينكه پدر تاكيد داشت در باره يوسف و برادرش به جستجو بر خيزيد و
مواد غذايى در درجه بعد قرار داشت، به اين گفتار چندان توجه نكردند، و نخست از
عزيز مصر تقاضاى مواد غذايى نمودند، شايد به اين علت بود كه چندان اميدى به پيدا
شدن يوسف نداشتند، و يا به اين علت كه آنها فكر كردند بهتر اين است خود را در همان
چهره خريداران مواد غذايى كه طبيعىتر است قرار دهند، و تقاضاى آزاد ساختن برادر
را تحت الشعاع نمايند تا تاثير بيشترى در عزيز مصر داشته باشد.
[1]" بضاعت" از ماده" بضع"
(بر وزن جزء) به معنى قطعه گوشتى است كه از بدن جدا مىكنند، و به قسمتى از مال
نيز بضاعت گفته مىشود كه به عنوان بهاى كالايى جدا مىشود.
و"
مزجاة" از ماده" ازجاء" به معنى راندن و دفع كردن است و از آنجا كه
بهاى كم و بىارزش را شخص گيرنده از خود دور مىسازد به آن مزجاة گفته شده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 59