نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 45
فراق او را
ندارد ما طبق اصرار تو او را از پدر جدا كرديم و او از ما پيمان مؤكد گرفته كه به
هر قيمتى هست، او را بازگردانيم، بيا بزرگوارى كن و يكى از ما را بجاى او
بگير" (قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَيْخاً
كَبِيراً فَخُذْ أَحَدَنا مَكانَهُ).
" چرا
كه ما ترا از نيكوكاران مىيابيم" و اين اولين بار نيست كه نسبت به ما محبت
فرمودى بيا و محبت خود را با اين كار تكميل فرما (إِنَّا
نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ)
***
يوسف اين پيشنهاد را شديدا نفى
كرد و" گفت: پناه بر خدا چگونه ممكن است ما كسى را جز آن كس كه متاع خود را
نزد او يافتهايم بگيريم" هرگز شنيدهايد آدم با انصافى، بىگناهى را به جرم
ديگرى مجازات كنند (قالَ مَعاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا
مَنْ وَجَدْنا مَتاعَنا عِنْدَهُ).
اگر چنين كنيم
مسلما ظالم خواهيم بود (إِنَّا إِذاً لَظالِمُونَ).
قابل توجه
اينكه يوسف در اين گفتار خود هيچگونه نسبت سرقت به برادر نمىدهد بلكه از او تعبير
مىكند به كسى كه متاع خود را نزد او يافتهايم، و اين دليل بر آن است كه او دقيقا
توجه داشت كه در زندگى هرگز خلاف نگويد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 45