نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 365
" آرى خداى من حتما دعاها را مىشنود" (إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ).
***
و باز به تقاضا و نيايش و دعا ادامه مىدهد و عرض مىكند:" پروردگارا
مرا بر پا كننده نماز قرار ده و از فرزندان من نيز چنين كن اى خداى من" (رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي).
" پروردگارا دعاى ما را بپذير" (رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ).
***
و آخرين تقاضا و دعاى ابراهيم در اينجا اينست كه:" پروردگارا مرا و
پدر و مادرم و همه مؤمنان را در روزى كه حساب بر پا مىشود ببخش و بيامرز" (رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ
يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ).
نكتهها:
تفسير نمونه ؛ ج10 ؛ ص365
1- آيا مكه در آن زمان شهر بود؟
در آيات فوق ديديم كه ابراهيم يك بار عرض مىكند خداوندا من فرزندم را در يك
سرزمين فاقد آب و آبادى و زراعت گذاشتم، اين مسلما اشاره به آغاز ورود او در
سرزمين مكه است كه در آن موقع نه آب بود و آبادى و نه خانه و ساكن خانه، تنها
بقاياى خانه خدا در آنجا بچشم مىخورد، و يك مشت كوههاى خشك و بى آب و علف! ولى
مىدانيم اين تنها سفر ابراهيم به سرزمين مكه نبود بلكه باز هم مكرر به اين سرزمين
مقدس گام گذارد، در حالى كه" مكه" تدريجا شكل شهرى را بخود مىگرفت، و
قبيله" جرهم" در آنجا ساكن شده بودند، و پيدايش چشمه زمزم آنجا را قابل
سكونت ساخت.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 365