نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 327
و لذا همه مفسران نيز همين تفسير را انتخاب كردهاند [1] از اين آيه به خوبى استفاده مىشود كه
وسوسههاى شيطان هرگز اختيار و آزادى اراده را از انسان نمىگيرد بلكه او يك دعوت
كننده بيش نيست، و اين انسانها هستند كه با اراده خودشان دعوت او را مىپذيرند،
منتها ممكن است زمينههاى قبلى و مداومت بر كار خلاف وضع انسان را به جايى برساند
كه يك نوع حالت سلب اختيار در برابر وسوسهها در وجود او پيدا شود، همانگونه كه در
بعضى از معتادان نسبت به مواد مخدر مشاهده مىكنيم، ولى مىدانيم چون سبب اين نيز
حالت اختيارى بود، نتيجه آن هر چه باشد باز اختيارى محسوب مىشود!.
در آيه 100 سوره نحل مىخوانيم: إِنَّما
سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ:" تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه ولايت و سرپرستى
او را نسبت به خود پذيرفتهاند و آنها كه او را شريك خداوند در مساله اطاعت قرار
دادهاند".
ضمنا شيطان به اين ترتيب پاسخ دندانشكنى به همه كسانى كه گناهان خويش را به
گردن او مىاندازند و او را عامل انحرافات خود مىشمرند و به او لعنت مىفرستند
مىدهد، و اين طرز منطق عوامانه را كه گروهى از گنهكاران براى تبرئه خويش دارند
مىكوبد. در حقيقت سلطان حقيقى بر انسان اراده او و عمل او است و نه هيچ چيز ديگر.
2- شيطان چگونه اين توانايى را دارد كه در آن محضر بزرگ با همه پيروان خود
تماس پيدا كند و آنها را به باد ملامت و شماتت خود بگيرد؟ اين سؤالى است كه در
اينجا مطرح شده است.
[1] براى توضيح بيشتر درباره معنى
شيطان در قرآن به جلد اول صفحه 136 به بعد ذيل آيات مربوط به آفرينش آدم مراجعه
فرمائيد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 327