responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 19

اصلا به من نزديك شويد" (فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِي بِهِ فَلا كَيْلَ لَكُمْ عِنْدِي وَ لا تَقْرَبُونِ‌).

يوسف مى‌خواست به هر ترتيبى شده بنيامين را نزد خود آورد، گاهى از طريق تحبيب و گاهى از طريق تهديد وارد مى‌شد، ضمنا از اين تعبيرات روشن مى‌شود كه خريد و فروش غلات در مصر از طريق وزن نبود بلكه بوسيله پيمانه بود و نيز روشن مى‌شود كه يوسف از برادران خود و ساير ميهمانها به عاليترين وجهى پذيرايى مى‌كرد، و به تمام معنى مهمان‌نواز بود.

***
برادران در پاسخ او گفتند:" ما با پدرش گفتگو مى‌كنيم و سعى خواهيم كرد موافقت او را جلب كنيم و ما اين كار را خواهيم كرد" (قالُوا سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ وَ إِنَّا لَفاعِلُونَ‌).

تعبير" إِنَّا لَفاعِلُونَ‌" نشان مى‌دهد كه آنها يقين داشتند، مى‌توانند از اين نظر در پدر نفوذ كنند و موافقتش را جلب نمايند كه اين چنين قاطعانه به عزيز مصر قول مى‌دادند، و بايد چنين باشد، جايى كه آنها توانستند يوسف را با اصرار و الحاح از دست پدر در آورند چگونه نمى‌توانند بنيامين را از او جدا سازند؟

***
در اينجا يوسف براى اينكه عواطف آنها را به سوى خود بيشتر جلب كند و اطمينان كافى به آنها بدهد،" به كارگزارانش گفت: وجوهى را كه برادران در برابر غله پرداخته‌اند، دور از چشم آنها، دربارهايشان بگذاريد، تا به هنگامى كه به خانواده خود بازگشتند و بارها را گشودند، آن را بشناسند و بار ديگر به مصر بازگردند" (وَ قالَ لِفِتْيانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِي رِحالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِلى‌ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ‌).

***

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 19
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست