نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 155
علم و قدرتى
براى بتها قائل باشند كاملا موهوم و بىپايه و بىاساس است.
مگر"
حق" چيزى جز عينيت و واقعيت و مايه خير و بركت، و" باطل" چيزى جز
پندار و توهم و مايه شر و فساد مىباشد؟ سپس- همانگونه كه روش قرآن است- براى مجسم
ساختن اين موضوع عقلانى مثال حسى زيبا و رسايى بيان مىكند و مىگويد:
" آنها
كه غير خدا را مىخوانند به كسى مىمانند كه بر كنار آبى كه سطح آن از دسترس او
دور است نشسته و به آن اشاره مىكند، به اين اميد كه آب به دهان او برسد و هرگز
نمىرسد" چه خواب و پندار بيهودهاى؟! (إِلَّا
كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ لِيَبْلُغَ فاهُ وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ).
آيا مىتوان
در كنار چاه نشست و دست به سوى آب دراز كرد و با اشاره، آب را به دهان فرستاد؟ اين
كار جز از يك انسان سادهلوح و ديوانه سر مىزند؟
اين احتمال
نيز در تفسير جمله فوق وجود دارد كه بتپرستان را به كسى تشبيه مىكند كه كف دستان
خود را كاملا صاف و افقى گرفته وارد آب مىكند، و انتظار دارد آب در دست او بند
شود، در حالى كه به محض اينكه دست را از آب بيرون آورد قطرات آب از لابلاى انگشتان
و كف دست او بيرون مىريزد و چيزى باقى نمىماند.
تفسير سومى
نيز براى اين جمله كردهاند و آن اينكه بتپرستان كه براى حل مشكلاتشان به سراغ
بتها مىروند مانند كسى هستند كه مىخواهد آب را در مشت خود نگاه دارد آيا هيچگاه
آب را مىتوان در مشت نگاه داشت؟ و اين از ضرب المثل معروفى در ميان عرب گرفته شده
كه وقتى مىخواهند براى كسى كه كوشش بيهوده مىكند مثالى بزنند مىگويند هو كقابض
الماء باليد:" او مانند كسى است كه مىخواهد آب را با دست خود بگيرد".
شاعر عرب نيز
مىگويد:
فاصبحت فيما
كان بينى و بينها
من الود مثل قابض الماء باليد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 155