نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 129
غريبى
مىكردند.
اين گونه
معجزات كه معجزات اقتراحى ناميده مىشود هرگز براى كشف حقيقت نبوده، و به همين
دليل پيامبران هرگز در برابر آن تسليم نمىشدند، در حقيقت اين دسته از كافران لجوج
فكر مىكردند كه پيامبر ص ادعا مىكند من قادر بر انجام همه چيزم و خارقالعادهگر
مىباشم! و در اينجا نشستهام كه هر كس پيشنهاد هر امر خارق العادهاى كند براى او
انجام دهم!.
ولى پيامبران
با ذكر اين حقيقت كه معجزات بدست خدا است و به فرمان او انجام مىگيرد و ما وظيفه
تعليم و تربيت مردم را داريم، دست رد بر سينه اين گونه افراد مىزدند.
لذا در آيه
مورد بحث مىخوانيم كه به دنبال اين سخن مىفرمايد: اى پيامبر" تو فقط بيم
دهندهاى و براى هر قوم و ملتى هادى و رهنمايى است" (إِنَّما
أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ).
در اينجا
دو سؤال پيش مىآيد:
1-
جمله" إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ"
چگونه مىتواند پاسخ كافران نسبت به تقاضاى معجزه بوده باشد.
جواب اين
سؤال با توجه به آنچه در بالا گفتيم روشن است زيرا پيامبر، يك خارقالعادهگر نيست
كه به درخواست هر كس و براى هر مقصد و هر منظور دست به اعجاز بزند، وظيفه او در
درجه اول انذار يعنى بيم دادن به آنها كه در بيراهه مىروند و دعوت به صراط مستقيم
است البته هر گاه براى تكميل اين انذار و آوردن گمراهان به صراط مستقيم نياز به
اعجازى باشد، مسلما پيامبر كوتاهى نخواهد كرد، ولى در برابر لجوجانى كه در اين
مسير نيستند هرگز چنين وظيفهاى ندارد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 129