نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 116
چرا كه اگر
پرده تاريك آرامبخش شب نباشد، نور مداوم آفتاب، همه گياهان را مىسوزاند و اثرى از
ميوهها و بطور كلى از موجودات زنده بر صفحه زمين باقى نمىماند.
با اينكه در
كره ماه، روز، دائمى نيست، اما همين مقدار كه طول روزها به مقدار پانزده شبانه روز
كره زمين است، حرارت در وسط روز در كره ماه آن قدر بالا مىرود كه اگر آب و مايع
ديگرى در آنجا باشد به نقطه جوشش و بالاتر از آن مىرسد و هيچ موجود زندهاى را كه
در زمين مىشناسيم، تاب تحمل آن گرما را در شرائط عادى ندارد.
و در پايان
آيه مىفرمايد:" در اين موضوعات كه گفته شد، آيات و نشانههايى است براى
آنهايى كه تفكر مىكنند" (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ
يَتَفَكَّرُونَ).
آنها كه در
اين نظام بديع و شگرف، مىانديشند، در نظام نور و ظلمت، در نظام كرات آسمانى و
گردش آنها و در نظام نور افشانى خورشيد و ماه و خدمتگزارى آنان نسبت به انسانها، و
در نظام گسترش زمين و اسرار پيدايش كوهها و نهرها و گياهان و ميوهها، آرى آنها
در اين آيات قدرت لا يزال و حكمت بىپايان آفريدگار را به روشنى مىبينند.
***
در آخرين
آيه مورد بحث، به يك سلسله نكات جالب زمينشناسى و گياه شناسى كه هر كدام نشانه
نظام حساب شده آفرينش است اشاره كرده، نخست مىفرمايد:
" در
زمين قطعات مختلفى وجود دارد كه در كنار هم و در همسايگى يكديگرند" (وَ
فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ) [1]
با اينكه اين قطعات همه با يكديگر متصل و مربوطند، هر كدام ساختمان
[1]" متجاور" از ماده"
جار"، به معنى همسايه و نزديك است، ولى هنگامى كه مىفرمايد: قطع متجاورات،
مفهومش اين است كه قطعههاى مختلفى هستند كه در كنار هم قرار دارند و الا اگر همه
آنها يكسان بودند تعبير قطعههاى مجاور معنى نداشت.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 116