نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 615
3- اين احتمال نيز وجود دارد كه آيه ناظر به موارد ضرورت و نياز باشد يعنى در
جايى كه انسان مديون است يا حقى به گردن او است كه در آنجا وصيت كردن لازم است
(ولى از ميان اين تفاسير تفسير اول نزديكتر به نظر مىرسد).
جالب اينكه در اينجا به جاى كلمه" مال" كلمه" خير" گفته
شده است فرموده اگر" چيز خوبى" از خود به يادگار گذارده وصيت كند.
اين تعبير نشان مىدهد كه اسلام ثروت و سرمايهاى را كه از طريق مشروع به دست
آمده باشد و در مسير سود و منفعت اجتماع به كار گرفته شود خير و بركت مىداند و بر
افكار نادرست آنها كه ذات ثروت را چيز بدى مىدانند خط بطلان مىكشد و از زاهد
نمايان منحرفى كه روح اسلام را درك نكرده و زهد را با فقر مساوى مىدانند و
افكارشان سبب ركود جامعه اسلامى و پيشرفت استثمارگران مىشود بيزار است.
ضمنا اين تعبير اشاره لطيفى به مشروع بودن ثروت است، زيرا اموال نامشروعى كه
انسان از خود به يادگار مىگذارد خير نيست بلكه شر و نكبت است.
از بعضى از روايات نيز استفاده مىشود كه از تعبير" خير" چنين به
دست مىآيد كه اموال قابل ملاحظهاى باشد، و الا اموال مختصر احتياج به وصيت
ندارد، همان بهتر كه ورثه آن را طبق قانون ارث در ميان خود تقسيم كنند، و به تعبير
ديگر مال مختصر چيزى نيست كه انسان بخواهد ثلث آن را به عنوان وصيت جدا كنند [1] ضمنا جمله إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ (هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد) براى بيان آخرين فرصت وصيت است كه اگر
تاخير بيفتد از دست مىرود و گرنه هيچ مانعى ندارد كه انسان قبل از آن پيشبينى
كار خود را كرده، وصيت نامه خويش را آماده كند، بلكه از روايات استفاده مىشود كه
اين عمل بسيار