نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 245
مفهوم ديده مىشود؟.
و اما در مورد" خواندن غير خدا" كه در آيات متعددى از آن نهى شده
است شك نيست كه مفهومش اين نيست كه مثلا صدا زدن و خواندن كسى به نامش و گفتن يا
حسن و يا احمد ممنوع است يا شرك.
در اين نيز نبايد ترديد كرد كه خواندن كسى و درخواست انجام كارى كه در قدرت و
توانايى او است نيز نه گناه است و نه شرك، زيرا تعاون يكى از پايههاى زندگى و
حيات اجتماعى است، تمام پيامبران و امامان نيز چنين كارى داشتهاند (حتى خود
وهابيان هم آن را ممنوع ندانستهاند).
آنچه ممكن است مورد ايراد واقع گردد همان است كه خود" ابن تيميه" در
رساله" زيارة القبور" متعرض آن شده است:
" حاجتى را كه بنده از خدا مىخواهد اگر چيزى باشد كه جز از خداوند صادر
نمىشود هر گاه آن را از مخلوق بخواهد مشرك است، همانند عبادت كنندگان ملائكه و
بتهاى سنگ و چوبى و كسانى كه مسيح و مادرش را به عنوان معبود برگزيده بودند، مثل
اينكه به مخلوق زنده يا مرده بگويد گناه مرا ببخش، يا مرا بر دشمنم پيروز كن، يا
بيماريم را شفا ده! ...
و اگر از امورى باشد كه بندگان نيز قادر بر انجام آن هستند در اين صورت مانعى
ندارد كه تقاضاى آن را از انسانى كند، منتها شرايطى دارد، زيرا تقاضاى مخلوق از
مخلوق ديگر گاه جائز است و گاه حرام ... پيامبر ص به ابن عباس فرموده هنگامى كه
چيزى مىخواهى از خدا بخواه، و هنگامى كه يارى مىطلبى از خدا يارى بطلب، تا آنجا
كه پيامبر ص به گروهى از يارانش توصيه فرمود هرگز چيزى از مردم نخواهند، آنها در
عمل به اين توصيه تا آنجا پيش رفتند كه اگر تازيانه از دست يكى مىافتاد (و سوار
بر مركب بود) به كسى نمىگفت اين تازيانه را به من بده، اين همان تقاضاى مكروه
است، و اما تقاضاى جائز آن
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 245