نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 99
فتنه به
معناى هر چيزى است كه نفوس به آن آزمايش شوند، و قهرا چيزى بايد باشد كه بر نفوس
گران آيد، و ليكن بيشتر در پيشآمدهاى جنگى و ناامنىها و شكستن پيمانهاى صلح
استعمال مىشود. كفار قريش گروندگان به رسول خدا 6 را قبل از هجرت آن جناب و تا
مدتى بعد از آن در مكه مىگرفتند و شكنجه مىدادند و به ترك اسلام و برگشت به كفر
مجبور مىكردند، و اين خود فتنه ناميده مىشد.
و از معناى
سابق كه سياق آن را افاده مىكرد برمىآيد كه جمله(وَ
قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ) كنايه از اين است كه
با جنگ تضعيف شده و ديگر به كفر خود مغرور نشوند، و ديگر فتنهاى كه مؤمنين را
مفتون سازد برنينگيزند، و در نتيجه دين همهاش از خدا باشد، و كسى مردم را به خلاف
آن دعوت نكند. و نيز برمىآيد كه منظور از انتهاء در جمله(فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ) انتهاى از
قتال باشد، و به همين جهت جمله(فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ
بَصِيرٌ) را مرادف(فَإِنِ انْتَهَوْا) قرار داد يعنى در
اين هنگام است كه خداوند در بين آنان حكم مىكند به آنچه كه مناسب با اعمالشان
باشد، و او به اعمالشان بصير است.
و نيز
برمىآيد كه منظور از جمله(وَ إِنْ تَوَلَّوْا ...)، اين است كه
اگر از اطاعت اين نهى سرباز زدند و از جنگ دست برنداشته و هم چنان به فتنهانگيزى
ادامه دادند بايد شما بدانيد كه خداوند سرپرست و ياور شما است و با وثوق به يارى
خدا با آنان مصاف شويد كه او نيكو سرپرست و نيكو ياور است.
پس اين معنا
هم روشن شد كه جمله(وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ) منافاتى با
باقى گذاردن اهل كتاب به دين خود در صورتى كه به ذمه اسلام درآمده و جزيه دهند
ندارد، پس بين اين آيه و آيه(حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ
يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ)[1] نسبت ناسخيت
و منسوخيت در كار نيست.
بعضى از
مفسرين در معناى انتهاء و مغفرت و غير آن از مقررات آيات
سهگانه مورد بحث وجوهى دارند كه چون تعرض به آنها فايده زيادى ندارد از نقلش
خوددارى مىنماييم.
در بعضى از
روايات دارد كه:(نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ) از اسماء
حسناى خدا است، و در اين صورت مسلما منظور از اسم، اسم به معناى مصطلح نخواهد بود،
چون اسم مصطلح مفرد است(نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ) دو جمله
هستند بلكه منظور از آن لفظى است كه به پارهاى از مصاديق اختصاص دارد، هم چنان كه
نظيرش در باره جمله(لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ) وارد شده كه
از اسماء حسنا است، و بحث در اسماء حسنا در ذيل آيه
[1] تا آنكه جزيه راى نقد بپردازند در حالى كه خوار و ذليلند.
سوره توبه آيه 29
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 99