نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 82
مؤلف: معناى اين
روايت با آن بيانى كه ما قبلا از آيه شريفه استفاده كرديم قريب الانطباق است.
و نيز در
الدر المنثور است كه ابن جرير از مغيرة بن شعبه روايت كرده كه گفت: اين آيه در
باره قتل عثمان نازل شده[1].
مؤلف: سياق
آيه شريفه به هيچ وجه قابل انطباق با اين روايت نيست.
و در مجمع البيان
از امام باقر و امام صادق (ع) و همچنين از كلبى و زهرى روايت كرده كه گفتهاند:
آيه شريفه در باره ابى لبابة بن عبد المنذر انصارى نازل شده، و داستانش اين بوده
كه: رسول خدا 6 يهود بنى قريظه را بيست و يك شب محاصره كرد، آنان از آن حضرت
درخواست صلح كردند به همان قرارى كه با برادران يهوديشان در بنى النضير صلح كرده
بود، و آن اين بود كه اجازه دهد از سرزمين خود كوچ كرده و به برادران خود در
اذرعات و اريحات كه در سرزمين شام قرار دارد ملحق شوند، رسول خدا 6 اين پيشنهاد
را نپذيرفت، و جز اين رضايت نداد كه به حكم سعد بن معاذ گردن نهند، ايشان براى
حكميت، ابو لبابه را كه دوست و خيرخواه بنى قريظه بود انتخاب نموده و پيشنهاد
دادند، و خيرخواهى ابو لبابه براى اين بود كه زن و فرزند و اموالش در ميان آن
قبيله بودند، رسول خدا 6 ابو لبابه را نزد ايشان فرستاد، ابو لبابه وقتى به ميان
آن قبيله رفت از او پرسيدند رأى تو چيست؟ آيا صلاح مىدانى كه ما به حكم سعد بن
معاذ گردن نهيم؟
ابو لبابه با
دست خود اشاره به گردنش كرد، و فهمانيد كه سعد جز به كشتن شما حكم نمىكند، زنهار
كه زير بار نرويد، جبرئيل نازل شد، و داستان ابو لبابه را به رسول خدا 6 گزارش
داد.
ابو لبابه
مىگويد: به خدا قسم هنوز قدم از قدم برنداشته بودم كه منتقل شدم به اينكه خدا و
رسول خدا 6 را خيانت كردهام، و همين طور هم شد، يعنى چيزى نگذشت كه آيه مورد
بحث نازل شد، ابو لبابه خود را با طناب به يكى از ستونهاى مسجد بست، و گفت به خدا
قسم آب و غذا نمىخورم تا اينكه يا بميرم و يا خداوند از تقصيرم در گذرد، هفت روز
در اعتصاب غذا بود تا اينكه به حالت بيهوشى افتاد، و خداوند از گناهش در گذشت. به
او گفتند:
اى ابا
لبابه! خدا توبهات را پذيرفت. گفت: نه به خدا سوگند خود را از اين ستون باز
نمىكنم تا رسول خدا 6 خودش مرا باز كند. لذا رسول خدا 6 تشريف آورد و