نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 69
است
براى اينكه نه ظاهر لفظ آيه و نه سياق آن هيچ دلالتى بر اين معانى ندارد.
[معناى:(وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ) در آيه شريفه كه
از خيانت به خدا و رسول 6 نهى مىكند]
پس يقينا
تقدير جمله، و ان تخونوا اماناتكم است، بنا بر اين، مجموع دو جمله(لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ) يك نهى
واحدى مىشود كه به يك نوع خيانت تعلق گرفته، و آن خيانت امانت خدا و رسول خدا 6
است كه خود بعينه خيانت به امانت خود مؤمنين هم هست، چون بعضى از امانتها منحصرا
امانت خدا است در نزد مردم، مانند احكام مشروعه خدا، و بعضى از آنها منحصرا امانت
رسول خدا 6 است، مانند سيره حسنه آن جناب، و بعضى از آنها امانت خود مردم در
ميان خودشان است، مانند اماناتى كه در اموال و اسرار خود به يكديگر مىسپارند، و
بعضى از امانتها آن امانتى است كه خدا و رسول و خود مؤمنين در آن شريكند، و آن
عبارت است از امورى كه خداوند به آنها امر مىكند، و رسول خدا امر آن جناب را
اجراء مىنمايد، و مردم از اجراى آن منتفع گشته، و مجتمعشان نيرومند مىگردد،
مانند دستورات سياسى و اوامر مربوط به جهاد و اسرار جنگى كه اگر افشاء شود آرزوهاى
دينى عقيم گشته و مساعى حكومت اسلامى بى نتيجه مانده و قهرا حق خدا و رسول هم
پايمال مىشود، و ضررش دامنگير خود مؤمنين هم مىگردد.
پس خيانت در
اين نوع از امانت، خيانت به خدا و رسول و مؤمنين است، و مؤمنى كه به چنين خيانتى
دست مىزند علاوه بر اينكه مىداند به خدا و رسول خيانت كرده مىداند كه به خودش و
ساير برادران ايمانيش هم خيانت كرده است، و هيچ عاقلى حاضر نيست، كه به خيانت به
خود اقدام نمايد، چون عقل هر كس قبح خيانت را درك مىكند، و با داشتن اين موهبت
الهى چگونه آدمى به خود خيانت مىكند؟
پس معلوم شد
منظور از اينكه فرمود:(وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ
تَعْلَمُونَ)- و خدا داناتر است- اين است كه در ضمن خيانت به خدا و رسول به
امانتهاى خود خيانت مىكنيد با اينكه مىدانيد كه امانتهاى خدا و رسول امانتهاى
خود شما است، كه در آن خيانت مىكنيد، و كدام عاقل است كه به خيانت به خود اقدام
نموده و خرابيهايى به بار آورد كه مىداند ضررش
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 69