نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 561
كوفى كه جايز دانستهاند جمله حاليهاى كه اولش فعل ماضى است
خالى باشد از حرف قد - جملهايست حاليه.
و چه بسا احتمال رود كه منظور از جمله مذكور نفرينى باشد از خداى
تعالى بر منافقين، و نظائر آن در قرآن زياد است، و نفرين خدا در همه جا به معناى
تهديد بشر است.
[توصيف پيامبر اسلام 6 به اينكه نسبت به هدايت
مردم حرص و اهتمام شديد دارد]
(لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ
عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ) كلمه عنت به معناى ضرر و هم به معناى هلاكت است، و
كلمه ما در جمله(ما
عَنِتُّمْ) مصدريه است، كه آن را به معناى مصدر تاويل مىنمايد، و منظور از
رسول، بطورى كه سياق دو آيه گواهى مىدهد خاتم انبياء محمد 6 است، چون مىبينيم
كه او را وصف مىكند به اينكه از خود ايشان است، و ظاهر اين است كه مقصود اين باشد
كه او مثل شما بشر است، و همنوع خود شما است، چون در كلام چيزى كه دليل باشد بر
اينكه خطاب بخصوص عرب و يا قريش باشد نيست، مخصوصا نظر به اينكه در ميان آنان در
حال خطاب، مسلمانانى از روم و فارس و حبشه نيز بودهاند.
و معناى آيه اين است: هان اى مردم! پيغمبرى از جنس خود شما مردم
بيامده كه از اوصافش يكى اين است كه از خسارت ديدن شما و از نابود شدنتان ناراحت
مىشود، و ديگر اينكه او در خيرخواهى و نجات شما چه مؤمن و چه غير مؤمن حريص است،
و اينكه او نسبت به خصوص مؤمنين رؤوف و رحيم است، و با اينكه اوصافش چنين است آيا
باز هم جا دارد كه از او سرپيچى كنيد؟ نه، بلكه سزاوار است كه از او اطاعت كنيد،
چون او رسولى است كه قيام نكرده مگر با امر خدا، اطاعت كردن از او اطاعت خدا است،
آرى، جا دارد به او نزديك شويد و با او انس بگيريد، چون او هم مثل خود شما بشر
است، پس بهر چه دعوت كرد بپذيريد، و هر خيرخواهى كه نمود بكار ببنديد.
از اين بيان معلوم شد كه قيدهايى كه در كلام اخذ شده و اوصافى كه
آورده شده يعنى وصف رسول و من انفسكم و(عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ ...) همه براى تاكيد آن سفارش آورده شده، دليلش اين است كه در آيه ذيلش
مىفرمايد:(فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ).
(فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ
إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ) يعنى: بگو او مرا كافى است، و هيچ معبودى نيست جز او.
پس، جمله(لا إِلهَ إِلَّا هُوَ) در مقام تعليل حكم به وجوب متابعت از آن جناب است. و مىرساند كه
چون او از همه اسباب ظاهرى قطع نظر كرده، و تنها به خدايش اعتماد نموده او
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 561