نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 559
مىشود، هم از جهت كيفيت و هم از حيث كميت.
[هيچ سوره قرآنى بى اثر در دلها نيست، قلب سليم را ايمان و سرور
مىافزايد و قلب مريض را رجس و ضلالت]
چون وقتى زمينه دل با نور هدايت آيات قرآنى روشن گرديد، قهرا نور
ايمان زياد مىشود و اين زيادى، زيادى در كيفيت است. و نيز از آنجايى كه قرآن كريم
مشتمل است بر معارف و حقايقى تازه و قهرا نور بيشترى از ايمان در دل پيدا مىشود و
ايمان تازهترى بر ايمان قبل علاوه مىگردد، و اين زيادى در كميت است، و نسبت
زيادى ايمان به سورههاى قرآنى، از قبيل نسبت دادن به اسباب ظاهرى است، (يعنى
همانطور كه مىگوئيم فلان غذا در مزاج، فلان اثر را مىگذارد، عينا بهمين معنا
مىگوئيم آيات قرآنى در جان آدمى نور مىبخشد) و بهر تقدير، پس سورههاى قرآنى در
دل مؤمنين اثر مىكند، و ايمان آنان را زيادتر مىسازد، و بدين جهت شرح صدر يافته،
رخسارههايشان از بهجت و سرور افروخته مىگردد،(وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ).
(أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ) كه همان اهل شك و نفاقند،(فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ)،
يعنى ضلالتى جديد بر ضلالت قديمشان افزوده مىشود، در اصطلاح قرآن رجس به معناى
ضلالت است، بدليل اينكه مىفرمايد:(وَ مَنْ يُرِدْ
أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي
السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا
يُؤْمِنُونَ)[742].
و مقابلهاى كه در ميان جمله(الَّذِينَ
آمَنُوا) و جمله (الَّذِينَ فِي
قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ) برقرار است، اين معنا را
افاده مىكند، كه آيه در باره كسانى است كه در دلشان ايمان صحيحى وجود ندارد، و
دلهايشان گرفتار شك و انكار است، كه خود منجر به كفر مىشود، و لذا در آخر
مىفرمايد(وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ).
اين آيه دلالت مىكند بر اينكه هيچ سورهاى از قرآن بى اثر در دلهاى
شنوندگان نيست، و اگر قلب شنونده سليم باشد، ايمان و مسرتش زياده مىگردد، و اگر
قلب، قلب مريضى باشد، همين سورههاى قرآن باعث مىشود كه رجس و ضلالت آنان بيشتر
شود، هم چنان كه نظير اين معنا را در آيه(وَ
نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا
يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً)[742] تصريح نموده.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 559