نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 513
[گيرنده زكات خداست و تصدق و اداء زكات نوعى توبه است چنانچه
توبه هم صدقه اعمال است]
(أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ
التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ
التَّوَّابُ الرَّحِيمُ) استفهامى كه در اين آيه است
استفهام انكارى، و منظور از آن تشويق مردم است به دادن زكات، زيرا مردم اگر زكات
مىدهند بدين جهت مىدهند كه رسول خدا 6 و يا عامل و مامور وصول آن حضرت از
ناحيه خدا مامور به گرفتن آنست، لذا در اين آيه به عنوان تشويق مىفرمايد: مگر
نمىدانيد كه اين صدقات را خدا مىگيرد؟ و گرفتن رسول خدا 6 گرفتن خداست، پس در
حقيقت گيرنده آن خود خداست.
نظير اين مطلب در داستان بيعت آمده، و فرموده:(إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ
أَيْدِيهِمْ)[742] و در داستان
تيراندازى جنگ بدر مىفرمايد:(وَ ما رَمَيْتَ
إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى)[742] و در جاى ديگر بطور كلى و عمومى فرموده:(مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ)[742].
آرى، وقتى خداى تعالى بفرمايد: مگر نمىدانند كه خدا صدقاتشان
را مىگيرد مردم تحريك شده، با شوق و اشتياق ديگرى صدقات را مىپردازند و
مشتاقند كه با پروردگارشان معامله كنند و با او مصافحه نموده، با دستان خود دستش
را لمس نمايند، و خدا از عوارض اجسام منزه است.
و اگر توبه را با دادن صدقه ذكر كرده، براى اين است كه صدقه نيز
خاصيت توبه را دارد، توبه پاك مىكند، صدقه هم پاك مىكند، و دادن صدقه توبهاى
است مالى، هم چنان كه در ميان همه كارها، توبه به منزله صدقه است، يعنى صدقه از
اعمال است و لذا جمله(وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ
التَّوَّابُ الرَّحِيمُ) را به صدر آيه عطف كرد، و
در نتيجه در يك آيه جمع كرد ميان توبه و تصدق، و ميان دو اسم از اسامى خودش، يعنى
تواب و رحيم، و خلاصه از آيه برآمد كه تصدق و دادن زكات خود نوعى توبه است.
[توضيح در باره معناى آيه:(وَ قُلِ
اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ) و اينكه مخاطبين آن چه كسانى هستند و رؤيت در آن به چه معنا است؟]
(وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ
رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ ...) اين آيه بنا بر
ظاهرش مىرساند كه متصل بما قبل است، گويا مؤمنين را خطاب نموده، ايشان را تحريك و
تشويق مىكند به دادن صدقات، چيزى كه هست لفظ آن مطلق است و در آن دليلى نيست تا
دلالت كند بر اينكه خطاب متوجه خصوص صدقه دهندگان از مؤمنين، يا به
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 513