responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 493

مؤلف: ظاهر آيه شريفه اين است كه آن عده اين حرف را براى اين زدند كه دل مؤمنين را سرد كنند و آنها را از رفتن منصرف نمايند، در حالى كه ظاهر حديث اين است كه اين حرف را از در خير خواهى و مشورت زده‌اند. بنا بر اين، روايت با آيه تطبيق نمى‌كند.

و نيز در همان كتاب است كه ابن جرير از محمد بن كعب قرظى و ديگران روايت كرده كه گفتند: رسول خدا 6 در شدت حرارت به جنگ تبوك رفت، مردى از بنى سلمه خطاب به مردم نموده، گفت: در اين شدت گرما از شهر و خانه‌هاى خود بيرون نرويد، خداوند در پاسخش اين آيه را نازل كرد: بگو آتش جهنم حرارتش شديدتر است ... [1].

مؤلف: در ذيل آيه‌(وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي ...) اخبارى گذشت كه دلالت مى‌كرد بر اينكه گوينده جمله‌(لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ) جد بن قيس بوده.

[رواياتى در ذيل آيه‌اى كه از نماز گزاردن بر جنازه ميت منافق و حضور در كنار قبر او نهى مى‌كند(وَ لا تُصَلِّ عَلى‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ ...)]

و نيز در الدر المنثور در ذيل جمله‌(وَ لا تُصَلِّ عَلى‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ) آمده كه بخارى، مسلم، ابن ابى حاتم، ابن منذر، ابو الشيخ، ابن مردويه و بيهقى در كتاب دلايل از ابن عمر نقل كرده‌اند كه گفت: بعد از آنكه عبد اللَّه بن ابى از دنيا رفت پسرش عبد اللَّه نزد رسول خدا 6 آمده درخواست نمود كه پيراهنش را بدهد تا پدرش را در آن كفن كند، رسول خدا 6 هم پيراهن خود را داد، بار ديگر آمد درخواست كرد رسول خدا 6 بر جنازه پدرش نماز بگزارد، رسول خدا 6 برخاست تا برود، عمر بن خطاب برخاست و لباس رسول خدا 6 را گرفت و گفت:

يا رسول اللَّه! مى‌خواهى بر عبد اللَّه بن ابى نماز بگزارى، با اينكه خداوند تو را از نماز گزاردن بر منافقين نهى كرده؟ حضرت فرمود: پروردگار من اختيار اين امر را به خود من واگذار نمود و فرموده: استغفار بكنى يا استغفار نكنى اگر هفتاد بار هم استغفار كنى خداوند ايشان را نخواهد آمرزيد، و من از هفتاد بار بيشتر استغفار مى‌كنم، و هر چه گفت آخر او منافق است، حضرت توجه نفرمود، و بر جنازه او نماز گزارد، و خداوند اين آيه را نازل فرمود:(وَ لا تُصَلِّ عَلى‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى‌ قَبْرِهِ) و از آن به بعد ديگر بر منافقين نماز نگزارد[2].

مؤلف: در اين معنا روايات ديگرى است كه صاحبان كتب جامع حديث و راويان، آن را از عمر بن خطاب و جابر و قتاده نقل كرده‌اند، و در پاره‌اى از آنها دارد كه رسول خدا


[1] الدر المنثور ج 3 ص 265

[2] الدر المنثور ج 3 ص 266

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 493
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست