نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 490
و معنايش اين است: در
صورتى كه اين گونه افراد قصد خيرخواهى براى خدا و رسول را داشته باشند از اين رو
تكليف ندارند كه در چنين فرضى نيكوكارند، و ديگر بر نيكوكاران مؤاخذهاى نيست، و
كسى نمىتواند به آنها آسيبى برساند.
پس اينكه
كلمه سبيل را بكار برد كنايه است از اينكه آنها از آسيب ديدن ايمنند،
مثل اينكه در يك بست محكم و دژى مستحكم قرار گرفتهاند كه كسى راه به آنجا ندارد،
و نمىتواند صدمهاى به ايشان برساند، و اين جمله بحسب معنى عام است هر چند از نظر
تطبيق، مخصوص طوائف معاصر با نزول آيه و عذرخواهان از اعراب آن روز است.
(وَ لا عَلَى الَّذِينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ ...) در مجمع
البيان گفته است: كلمه حمل به معناى اين است كه به كسى مركبى از قبيل
اسب و يا شتر و امثال آن بدهى، مثلا وقتى مىگويى حمله، يحمله، حملا
معنايش اين است كه فلانى به فلان كس مركبى داد كه بر آن سوار شود، شاعر عرب گفته
است:
ألا فتى عنده خفان يحملنى
عليهما اننى شيخ على سفر
يعنى آيا
جوانمردى هست دو تا چكمه داشته باشد و به من دهد كه بپوشم چون من پير مردى در
سفرم.
سپس اضافه
كرده است: كلمه فيض به معنى لبريز شدن بر اثر پرى است، وقتى گفته
مىشود فاض الاناء بما فيه معنايش اين است كه ظرف از آنچه كه در آن
است لبريز شد، و كلمه حزن به معناى دردى است اندر دل كه بخاطر از دست
رفتن منفعت و يا امرى ديگر پيدا مىشود، و در اصل از حزن الارض- سفتى و سختى
زمين گرفته شده[1].
كلمه
الذين در جمله(وَ لا عَلَى الَّذِينَ) موصول است،
و صله آن جمله تولوا ... است، و جمله(إِذا ما
أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ) مانند جمله شرط و جزاء است، و مجموع آن ظرف
است براى تولوا ، كلمه حزنا مفعول له و جمله(أَلَّا يَجِدُوا) منصوب به نزع خافض است.
[كسانى كه
حكم وجوب جهاد از آنها برداشته شده و معذور مىباشند]
و معناى آن
اين است كه: حرجى بر فقرا نيست، همانهايى كه نزد تو مىآيند كه تو به ايشان مركبى
دهى تا سوار شوند و ساير احتياجاتشان را از قبيل اسلحه و غير آن برآورده سازى،
همانهايى كه تو در جوابشان گفتى من مركبى ندارم كه به شما دهم و شما را بر آن سوار
كنم و ايشان رفتند، در حالى كه چشمانشان در اشك غوطه مىخورد، و از شدت اندوه اشك
مىريختند از اينكه (و يا براى اينكه) چرا مركب و زاد و توشه ندارند تا به جهاد
بيايند و با