نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 474
آن است و ثانيا بعضى
از نفاقها هست كه بعد از ايمان، به دل راه مىيابد، هم چنان كه برخى از كفرها بعد
از ايمان مىآيد، و آن ارتداد و گفتن رده است، هم چنان كه قرآن كريم فرموده(ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ
أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها
يَسْتَهْزِؤُنَ)[1] و مىرساند كه چه بسا گناه، كار آدمى را به
تكذيب آيات خدا بكشاند، و تكذيب گاهى ظاهرى مىباشد و گاهى ظاهرى و باطنى كه در
اين صورت كفر محسوب مىشود و گاهى فقط باطنى است كه نفاق شمرده مىشود.
(أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ ...) كلمه
نجوى به معناى درگوشى حرف زدن است، و استفهام در اين آيه استفهام توبيخى
است.
(الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ
الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ ...) كلمه
تطوع به معناى انجام عملى است كه نفس آدمى از آن كراهت نداشته باشد و آن را
دشوار نداند و داوطلبانه انجامش دهد، و به همين جهت بيشتر در مستحبات استعمال
مىشود، چون در واجبات يك نوع تحميلى است بر نفس و آدمى دل خود را وادار مىكند كه
راضى به ترك آن نشود.
و اينكه
داوطلبان از مؤمنين در دادن صدقه را در مقابل كسانى قرار داده كه بيش از توانايى
خود صدقه نمىدهند، خود قرينه است بر اينكه منظور از داوطلبان در صدقه كسانى است
كه چون ثروتمند و مالدارند صدقه مىدهند، و خلاصه بخاطر تمكنشان بطوع و رغبت و
بطيب خاطر خود مىپردازند، بدون اينكه احساس كمترين ناراحتى بكنند، بخلاف دسته دوم
كه نمىدهند مگر بقدر طاقتشان، و يا ناراحتند از اينكه چرا همين قدر مىتوانند
بدهند و بيشتر از آن نمىتوانند.
آن گونه كه
مفسرين گفتهاند جمله(الَّذِينَ يَلْمِزُونَ ...) يا كلامى
است مستانف و تازه، و يا وصفى است براى آنهايى كه جمله(وَ
مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ ...)، يادشان كرده.
و معناى آن
اين است: كسانى كه بدگويى مىكنند از مؤمنين ثروتمندى كه داوطلبانه و بطيب خاطر
صدقه مىدهند، و هم از فقرايى كه مالى نزد خود نمىيابند براى صدقه مگر آن مقدارى
را كه مايه ناراحتيشان است، و خلاصه بدگويى مىكنند زكات دهندگان را، هم