نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 453
را به علتى رها كرد و
بعضى ديگر را عذاب مىكند، زيرا زنان و مردان منافق محكوم به نوعى وحدت روحى هستند
كه همه را بصورت يك فرد درمىآورد و همه را در اوصاف و اعمال و كيفر الهى شريك
مىسازد، و به همين جهت صحيح است كه گفته شود: اگر ما بعضى را عفو كنيم بعض
ديگر را عذاب خواهيم كرد .
آرى، همه
منافقين امر به منكر و نهى از معروف مىكردند و از انفاق در راه خدا خوددارى
مىنمودند. و به عبارت ديگر با اعراض از ياد خدا، خدا را فراموش كرده بودند، و چون
مردمى فاسق و خارج از زى بندگى بودند خدا هم آنان را فراموش كرد و آن پاداشهايى كه
به بندگان خود- كه همواره به ياد مقام پروردگارشان بودند- داده بود به آنها نداد.
آن گاه
وعدهاى را كه به منافقين داده بيان نمود و فرمود: (وَعَدَ اللَّهُ
الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ-) اگر كفار را عطف به
منافقين كرد براى اين است كه منافقين نيز كافرند-(نارَ جَهَنَّمَ
خالِدِينَ فِيها هِيَ حَسْبُهُمْ) همين كيفر ايشان را بس است، كيفرى است
كه بغير ايشان نمىرسد(وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ) و ايشان را
دور كرد(وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ) ايشان را است عذابى
ثابت كه هرگز زايل نمىشود و تمامى ندارد.
از اين بيان
روشن گرديد كه جمله(نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ ...)، بيان جمله
قبلى است كه فرمود:(يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ
الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ) و از اين بيان اين
نتيجه استفاده مىشود كه امر به معروف و نهى از منكر و انفاق در راه خدا، ذكر
خداست.
(كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ أَكْثَرَ
أَمْوالًا وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ ...) راغب گفته
است: كلمه خلاق فضيلتى است كه آدمى آن را با خلق خود كسب نمايد، و به
همين معنا است در آنجا كه مىفرمايد:(وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ
خَلاقٍ)[1]. و سايرين،
كلمه نامبرده را به مطلق بهره و نصيب معنا كردهاند.
اين آيه تتمه
خطابى است كه در جمله(لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ
إِيمانِكُمْ) منافقين مخاطب آن بودند، و هر دو آيه در يك سياق متصل قرار دارند.
در اين آيه حال منافقين تشبيه شده به حال كفار و منافقينى كه قبل از ايشان بودند و
اين قياس را بدان جهت آورد تا بر مطلبى كه در جمله(الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ) و اينكه
منافقين و كفار در اعراض از ياد خدا و سرگرمى به متاع دنيا و استهزاء به آيات خدا
و سرانجام بى نتيجه ماندن اعمالشان در دنيا و