بيان آيات
[ملامت و سرزنش مؤمنين به جهت تثاقل و سستى نمودنشان به هنگام جنگ به اينكه مگر به
حيات ناچيز دنيا قانع شدهاند؟]
اين آيات
متعرض حال منافقين و بيان پارهاى از اوصاف و علامتهاى آنان و تلخىهايى كه اسلام
از كيد و مكر ايشان ديد و مسلمين از نفاق ايشان كشيدند، مىباشد. در مقدمه آن،
مؤمنين را مورد عتاب قرار مىدهد كه چرا از جهاد شانه خالى مىكنند، و داستان يارى
خدا را از پيغمبرش به رخ آنان مىكشد، كه با آنكه بى يار و بى كس از مكه بيرون آمد
چگونه خداى تعالى نصرتش داد.
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ
اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ ...) كلمه
اثاقلتم اصلش تثاقلتم بوده مانند اداركوا كه
اصلش تداركوا بوده، و همچنين كلماتى ديگر نظير آن، و گويا در اين كلمه
معناى ميل نهفته شده، و به همين جهت با كلمه الى متعدى شده، و گفته
شده است:(اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ) و معنايش
اين است كه با گرانى ميل كرديد بسوى زمين، و يا اين است كه تثاقل ورزيديد در حالى
كه ميل مىكرديد به زمين. و مقصود از نفر در راه خدا سفر كردن براى
جهاد است.
(أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ) مثل اينكه در اينجا
در كلمه رضا معناى قناعت نهفته كه با حرف من متعدى است،
هم چنان كه خود ما هم مىگوئيم: من از مال به خوبش راضيم يعنى قانعم،
و يا مىگوئيم: من از همه اين مردم به دوستى با فلانى راضيم يعنى
قانعم. و بنا بر اين، در حقيقت در كلام نوعى عنايت مجاز بكار رفته، و چنين
مىفهماند كه زندگى دنيا يك درجه پستى از زندگى آخرت است، و زندگى دنيا و آخرت يكى
حساب شده، و مردم مورد نظر آيه از اين زندگى به درجه پستش قناعت كردهاند و جمله(فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ) هم به اين
عنايت مجاز، اشعار دارد.
بنا بر آنچه
كه گذشت، معناى آيه شريفه اين است: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چه شده است شما
را وقتى كه پيغمبر ص (بمنظور تعظيم اسم آن جناب در آيه ذكر نشده) به شما مىگويد
براى جهاد بيرون شويد تثاقل و كندى مىكنيد، مثل اينكه دلتان نمىخواهد به جهاد
برويد، مگر از زندگى آخرت به زندگى دنيا قناعت كردهايد؟ اگر چنين
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 373