responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 362

(كَثِيرَةٌ )[1]- كه شرحش در تفسير سوره نساء گذشت- نازل گرديد[2].

[توضيح در مورد نسي‌ء كه در ميان عرب دوران جاهليت مرسوم بوده است‌]

(إِنَّمَا النَّسِي‌ءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ ...) نسا الشي‌ء ينسوه و نساء و منساة و نسيئا به معناى تاخير انداختن است، گاهى هم به آن ماهى كه حرمتش تاخير انداخته شده مى‌گويند: نسى‌ء . عرب را در جاهليت رسم چنين بود كه وقتى دلشان مى‌خواست در يكى از چهار ماه حرام كه جنگ در آنها حرام بوده جنگ كنند موقتا حرمت آن ماه را برداشته به ماهى ديگر مى‌دادند، و آن ماهى را كه حرمتش را برداشته بودند نسى‌ء مى‌ناميدند. و اما اينكه اين عمل را چگونه انجام مى‌داده‌اند در جزئيات آن، گفتار مفسرين و مورخين مختلف است.

آنچه از خلال كلامى كه در آيه شريفه است برمى‌آيد اين است كه اعراب چنين سنتى در باره ماههاى حرام داشته و آن را نسى‌ء مى‌ناميده‌اند، و از كلمه مزبور اين مقدار استفاده مى‌شود كه حرمت يكى از اين ماهها را به ماهى ديگر غير از ماههاى حرام داده، حرمت خود آن ماه را تاخير مى‌انداختند، نه اينكه بكلى ابطال نموده ماه مورد نظرشان را حلال كنند.

چون مى‌خواستند هم ضرورت خود را رفع نموده و هم سنت قومى خود را كه از پيشينيان خود از ابراهيم (ع) به ارث برده بودند حفظ كنند. بهمين منظور تحريم آن را بكلى لغو نمى‌كردند بلكه آن را تا رسيدن يكى از ماههاى حلال تاخير مى‌انداختند. گاهى اين تاخير تنها براى يك سال بود و گاهى براى بيش از يك سال، و آن گاه بعد از تمام شدن مدت تاخير دوباره ماههاى حرام را طبق سنت ابراهيم حرام مى‌نمودند.

و اين عمل از آنجايى كه يك نوع تصرفى است در احكام الهى و از آنجايى كه مردم جاهليت مشرك و بخاطر پرستش بت كافر بودند لذا خداى تعالى اين عملشان را زياده در كفر ناميده.

خداى تعالى حكمى را كه مترتب بر حرمت ماههاى حرام است ذكر كرده و فرموده:

پس در آن ماهها بخود ظلم مكنيد و روشن‌ترين مصاديق ظلم قتل نفس است، هم چنان كه در آيه‌(يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ)[3] بعنوان تنها مصداق آن از رسول خدا


[1] به كسانى كه بشما سلام عرضه مى‌دارد نگوئيد مؤمن نيستى شما( با اين سخن) مال دنيا را طلب مى‌كند با اينكه نزد خدا غنيمت‌هاى بسيار هست. سوره نساء آيه 94

[2] قضيه اول و دوم در كتب تاريخ و كتب مغازى مذكور است و قضيه سوم در تفسير آيه 94 سوره نساء ذكر گرديد.

[3] سوره بقره آيه 217

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 362
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست