نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 356
بيان آيات [توضيحى
در مورد تنبه و توجه يافتن انسان به سال و ماه شمسى و قمرى]
در اين دو
آيه حرمت ماههاى حرام يعنى ذى القعده، ذى الحجه، محرم و رجب بيان شده و حرمتى كه
در جاهليت داشت تثبيت گرديده و قانون تاخير حرمت يكى از اين ماهها كه از قوانين
دوره جاهليت بود لغو اعلام شده، و نيز مسلمين مامور شدهاند بر اينكه با همه
مشركين كارزار كنند.
(إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ
يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ) كلمه
شهر مانند كلمه سنة و اسبوع از لغاتى است كه عموم
مردم از قديمىترين اعصار آنها را مىشناختهاند. و چنين بنظر مىرسد كه بعضى از
اين اسامى باعث پيدايش بعضى ديگر شده و در تنبه مردم به آن بعضى ديگر اثر داشته،
چون بطور مسلم اولين تنبهى كه انسان پيدا كرده تنبه به تفاوت فصول چهارگانه سال
بوده، بعدا متوجه شده كه دوباره همين چهار فصل تكرار شده، (از اين رو ناگزير شده
كه هر دورى از اين چهار فصل را به يك اسم بنامد كه در عربى سنه و در
فارسى سال و در زبانهاى ديگر به كلمات ديگرى ناميده شده است) آن گاه
متوجه شده كه هر يك از اين فصول تقسيماتى دارند كه كوتاهتر از خود فصل است، و اين
تقسيمات را از اختلاف اشكال ماه فهميده و ديدهاند كه در هر فصلى سه نوبت قرص ماه
بصورت هلال درمىآيد، و طول هر نوبت قريب به سى روز است، در نتيجه سال را كه از يك
نظر به چهار فصل تقسيم شده بود از اين نظر به دوازده ماه تقسيم نموده و براى هر
ماه نامى تعيين نمودند.
و ليكن بايد
دانست چهار فصلى كه محسوس انسان است همان سال شمسى است كه از سيصد و شصت و پنج روز
و چند ساعت مركب شده، و اين سال با سال قمرى كه دوازده ماه قمرى و قريب به سيصد و
پنجاه و چهار روز است منطبق نمىشود مگر با رعايت حساب كبيسه، و با آنكه حساب سال
شمسى دقيقتر است مع ذلك مردم، سال قمرى را (بخاطر اينكه محسوستر است و خرد و
كلان، عالم و جاهل و شهرى و دهاتى مىتوانند با نگاه به ماه استفاده خود را نموده
و زمان را تعيين نمايد) پيروى مىكنند.
هم چنان كه
در تقسيم ماه به چهار هفته با اينكه با حساب دقيق درست درنمىآيد دچار اين
سهلانگارى شدهاند، و نسلهاى بعدى هم با اينكه د ر حساب سال و ماه تجديد نظر
نموده و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 356