نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 209
كافى نيست و كسى كه
مىخواهد مسلمان شود بايد در حق و باطل بودن دين بحث و دقت به عمل آورد.
البته
نمىخواهيم بگوئيم آيه مورد بحث عموم مردم را مكلف كرده كه تنها از راه استدلال به
اصول دين اعتقاد پيدا كنند، بلكه، مىخواهيم بگوئيم آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه
بايد اعتقاد علمى و يقينى باشد چه از راه استدلالهاى علمى و چه از هر راه ديگرى كه
و لو اتفاقا و احيانا مفيد علم باشد، پس كسى به ما اشكال نكند به اينكه استدلال بر
اصول معارف دين جز از راه عقل ممكن نيست (و چرا آيه شريفه براى تحصيل آن راه شنيدن
آيات قرآن را پيشنهاد كرده؟) آرى صحيح بودن راه استدلال امرى است و جايز بودن
اعتماد بر علم از هر راهى كه به دست آيد امر ديگرى است.
(كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ
...) اين جمله مطالب قبلى را كه عبارت بود از شكستن عهد مشركين كه
اعتمادى به عهد- شان نيست و كشتن آنان تا زمانى كه به خدا ايمان آورده و در برابر
دين توحيد خاضع شوند، و همچنين استثناء كسانى را كه عهد خود را نمىشكنند و تا
پايان مدت عهدنامه وفا دارند بطور اجمال توضيح مىدهد.
پس اين آيه و
پنج آيه بعدش حكم مزبور و استثنايى كه از آن شده و انتهاى مدت حكم را بيان مىكند.
پس اينكه
فرمود:(كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ ...) استفهامى
است در مقام انكار يعنى اينها وفادار به عهد نيستند، و لذا بلا فاصله مشركينى را
كه در مسجد الحرام با مسلمانان عهد كردند استثناء كرد، چون آنها عهد خود را
نشكستند و لذا در بارهشان فرمود:(فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ
فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ) يعنى تا زمانى كه آنها به عهد خود استقامت
ورزيدند شما هم استقامت كنيد. آرى، پايدارى به عهد كسانى كه به عهد خود وفا دارند
از لوازم تقواى دينى است به همين جهت دستور فوق را با جمله(إِنَّ
اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ) تعليل مىكند، و عين اين تعليل در آيه قبلى
بود كه مىفرمود:(فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ).
(كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً
...) راغب در مفردات گفته است: كلمه الال به معناى همبستگى و
رابطهايست كه از عهد و حلف به وجود مىآيد. و جمله قرابة تئل به
معناى قرابتى است كه از روشنى قابل انكار نباشد، و به همين معنا آمده است در آيه(لا
يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً). و در جمله ال
الفرس كه به معناى سرعت كرد اسب مىباشد نيز معناى روشنى
خوابيده، چون سرعت
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 209