نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 202
كه خداوند همواره در
قرآن به آن امر مىكند، و اگر اين معنا را در آيه مورد بحث صريحا بيان نكرده در
مواردى كه نظير اين مورد است بدان تصريح كرده مثلا در آيه(وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلَّا
تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى)[1] فرموده است عدالت يكى از مصاديق تقوا است و نيز
در آيه(وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ
شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا، وَ
تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ
الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ)[2] تصريح كرده معاونت بر نيكى و تقوا و كمك نكردن بر گناه و ظلم
از مصاديق آن تقواى مطلقى است كه خداوند همواره به آن امر مىكند.
از همين جا
اشكالى كه متوجه تفسير بعضىها كه گفتهاند منظور از متقين كسانى است كه از
عهد شكستن بدون جهت مىپرهيزند معلوم مىشود[3]،
چون همانطورى كه گفته شد تقوا و متقين در اصطلاح قرآن به معناى پرهيز از مطلق
كارهاى حرام است، و اين معنا براى قرآن مانند حقيقت ثانيه شده، و با چنين زمينهاى
اگر منظور از آن پرهيز از خصوص عهد شكستن بى جهت بود احتياج به قرينهاى بود كه
ذهن را از انتقال به معناى حقيقتش صارف و مانع شود، و چنين قرينهاى در آيه وجود
ندارد.
(فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ
وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ
مَرْصَدٍ) كلمه انسلاخ در اصل از سلخ الشاة- پوست گوسفند را
كند گرفته شده، و انسلاخ ماه يك نوع كنايه است از تمام شدن آن.
و كلمه حصر به معناى جلوگيرى از بيرون شدن از محيط است. و
مرصد اسم مكان از ماده رصد و به معناى آمادگى براى مراقبت است.
راغب در
مفردات مىگويد: كلمه رصد به معناى آماده شدن براى پائيدن و مراقبت
است، و كلمات رصد له و ترصد و ارصدته له همه
به اين معنا است، در همين معنا خداى تعالى فرموده:(إِرْصاداً
لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ) و در آيه(إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) اشاره است به اينكه هيچ پناه و مفرى از عذاب
خدا نيست. كلمه رصد هم به معناى اسم فاعل استعمال مىشود و هم اسم
مفعول، هم در مفرد به كار مىرود و هم در جمع و در آيه