responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 177

برايشان مسلط كرد و خداوند داناى شايسته‌كار است (71).

بيان آيات‌

خداوند در اين آيات مسلمانانى را كه در جنگ بدر شركت داشتند بدين جهت مورد عتاب قرار داده كه از كفار اسيرانى گرفتند و آن گاه از رسول خدا 6 درخواست كردند كه به قتل آنان فرمان ندهد، و در عوض خونبها از آنان بگيرد و آزادشان سازد تا بدين وسيله نيروى مالى آنان عليه كفار تقويت يافته و نواقص خود را اصلاح كنند. هر چند خداوند بشدت مسلمانان را عتاب كرد ولى پيشنهادشان را پذيرفت و تصرف در غنيمت را كه شامل خونبها نيز مى‌شود برايشان مباح كرد.

و در آخر آيات بيانيست كه گويا كفار را تطميع نموده و در صورتى كه مسلمان شوند وعده نيك مى‌دهد، و اگر بخواهند به رسول خدا 6 خيانت كنند خداوند از آنان بى نياز است.

(ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى‌ حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ ...) كلمه أسر بطورى كه گفته‌اند به معناى اين است كه مرد جنگى حريف خود را دستگير كرده و ببندد، و شخص مشدود (بسته) شده را اسير گويند و جمعش أسرى و إسراء و أسارى و اسارى مى‌آيد. و بعضى گفته‌اند كلمه أسارى جمع جمع است.

و بنا بر اين كلمه السبى موردش عمومى‌تر از كلمه الاسر است براى اينكه سبى شامل دستگير كردن اطفال دشمن نيز مى‌شود بخلاف اسر كه چون دستگير كردن اطفال احتياجى به بستن ندارد شامل آن نمى‌شود.

كلمه ثخن - به كسر اول و فتح دوم- به معناى غلظت و بى رحمى است، و اينكه مى‌گويند: اثخنته الجراح و اثخنه المرض به همين معنا است. راغب در مفردات مى‌گويد:

ثخن الشي‌ء فهو ثخين معنايش اين است كه فلان چيز غليظ شد بطورى كه روان و جارى نشد، و نتوانست به رفتن ادامه دهد، و لذا در باره كسى كه با زدن و يا توهين كردن از ادامه كارش بازداشته‌اى بطور كنايه مى‌گويى: اثخنته ضربا و استخفافا ، و از همين باب است كه خداى تعالى فرموده:(ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى‌ حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ) و نيز فرموده:(حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ)[1] كه در آيه اولى منظور از اثخان رسول 6 در زمين‌


[1] مفردات راغب ماده ثخن

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 177
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست