نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 167
خلوت كرده و قرار
گذاشتند كه آن حضرت را به قتل برسانند، و براى اين كار عمرو بن حجاش را انتخاب
كردند، كه او يك سنگ آسياب برداشته و آن را از بلندى به سر آن حضرت بيندازد و او
را خرد كند. سلام بن مشكم ايشان را ترساند و گفت: چنين كارى نكنيد كه به خدا سوگند
او از آنچه تصميم بگيريد آگاه است، علاوه بر اينكه اين كار، شكستن عهدى است كه
ميان ما و او استوار شده.
در اين ميان
از آسمان وحى رسيد و رسول خدا 6 از آنچه بنى النضير تصميم گرفته بودند خبردار
شده از آنجا برخاسته به سرعت به طرف مدينه رفت، اصحابش از دنبال به او رسيده و از
سبب برخاستن و رهسپار شدنش بسوى مدينه پرسيدند، و آن حضرت جريان تصميم بنى النضير
را برايشان گفت. آن گاه از مدينه براى آنها پيغام فرستاد كه بايد تا چند روز ديگر
از سرزمين مدينه كوچ كنيد و در آنجا سكونت نكنيد، و من اين چند روزه را به شما
مهلت دادم اگر بعد از اين چند روز كسى از شما را در آنجا ببينم گردنش را مىزنم.
بنى النضير بعد از اين پيغام آماده خروج مىشدند كه منافق معروف عبد اللَّه بن ابى
براى آنان پيغام فرستاد كه از خانه و زندگى خود كوچ نكنيد كه من خود دو هزار نفر
شمشيرزن دارم همگى را به قلعههاى شما مىفرستم و تا پاى جان از شما دفاع مىكنند.
علاوه بر اين، بنى قريظه و هم سوگندتان از بنى غطفان نيز شما را يارى مىكنند، و
با اين وعدهها آنان را راضى كرد.
لذا رئيس
آنها حى بن اخطب كسى نزد رسول خدا 6 فرستاد و گفت:
ما از ديار
خود كوچ نمىكنيم تو نيز هر چه از دستت مىآيد بكن. رسول خدا 6 تكبير گفت و
اصحابش همه تكبير گفتند. آن گاه على (ع) را مامور كرد تا پرچم برافراشته و با
اصحاب خيمه بيرون زده بنى النضير را محاصره كنند، على (ع) قلعههاى بنى النضير را
محاصره كرد، و عبد اللَّه بن ابى آنها را كمك نكرد، و همچنين بنى قريظه و هم
سوگندانشان از غطفان بيارى ايشان نيامدند.
رسول خدا 6
دستور داده بود نخلستان بنى النضير را قطع نموده و آتش بزنند، و اين مطلب بنى
النضير را سخت مضطرب كرد ناچار پيغام دادند كه نخلستان را قطع مكن و اگر آن را حق
خودت مىدانى ضبط كن و ملك خودت قرار ده و اگر آن را ملك ما مىدانى براى ما
بگذار. سپس بعد از چند روز اضافه كردند: اى محمد 6 ما حاضريم از ديار خود كوچ
كنيم بشرطى كه تو اموال ما را بما بدهى. حضرت فرمود: نه، بلكه بيرون برويد و هر يك
بقدر يك بار شتر از اموال خود ببريد. بنى النضير قبول نكردند، و چند روز ديگر
ماندند تا سرانجام راضى شده و همان پيشنهاد آن حضرت را درخواست نمودند. حضرت
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 167