نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 151
كه دارد برسد، كه اگر
قبلا آن را تهيه نديده بود به مطلوب خود نمىرسيد، مانند فراهم آوردن هيزم و كبريت
براى تهيه آتش، و نيز مانند تهيه آتش براى طبخ. و كلمه قوة به معناى
هر چيزى است كه با وجودش كار معينى از كارها ممكن مىگردد، و در جنگ به معناى هر
چيزى است كه جنگ و دفاع با آن امكان پذير است، از قبيل انواع اسلحه و مردان جنگى
با تجربه و داراى سوابق جنگى و تشكيلات نظامى. و كلمه رباط مبالغه
در ربط است، و ربط همان عقد (گره) است، با اين تفاوت كه
ربط سستتر از عقد و عقد محكمتر از ربط است و ربطه، يربطه، ربطا
با رابطه، يرابطه، مرابطة و رباطا به يك معنا است، چيزى كه هست رباط
از ربط رساتر است. و كلمه خيل به معناى اسب است. و ارهاب
معنايش نزديك به معناى تخويف مىباشد.
و اينكه
فرمود:(وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ
مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ) امر عامى است به مؤمنين كه در قبال كفار به
قدر تواناييشان از تداركات جنگى كه به آن احتياج پيدا خواهند كرد تهيه كنند، به
مقدار آنچه كه كفار بالفعل دارند و آنچه كه توانايى تهيه آن را دارند، چون مجتمع
انسانى غير از اين نيست كه از افراد و اقوامى داراى طبايع و افكار مختلف تشكيل
مىيابد، و در اين مجتمع هيچ اجتماعى بر اساس سنتى كه حافظ منافعشان باشد اجتماع
نمىكنند مگر اينكه اجتماع ديگرى عليه منافعش و مخالف با سنتش تشكيل خواهد يافت، و
ديرى نمىپايد كه اين دو اجتماع كارشان به اختلاف كشيده و سرانجام به نزاع و
مبارزه عليه هم برمىخيزند، و هر يك در صدد برمىآيد كه آن ديگرى را مغلوب كند.
پس با اين
حال مساله جنگ و جدال و اختلافاتى كه منجر به جنگهاى خسارتزا مىشود امرى است كه
در مجتمعات بشرى گريزى از آن نبوده و خواه ناخواه پيش مىآيد، و اگر اين امر قهرى
نبود انسان در خلقتش به قوايى كه جز در مواقع دفاع بكار نمىرود از قبيل غضب و شدت
و نيروى فكرى، مجهز نمىشد. پس اينكه مىبينيم انسان به چنين قوايى در بدن و در
فكرش مجهز است خود دليل بر اين است كه وقوع جنگ امرى است اجتناب ناپذير، و چون
چنين است به حكم فطرت بر جامعه اسلامى واجب است كه هميشه و در هر حال تا آنجا كه
مىتواند و به همان مقدارى كه احتمال مىدهد دشمنش مجهز باشد مجتمع صالحش را مجهز
كند.
و در تعاليم
عاليه دين فطرى اسلام كه دين قيم است و خداى تعالى آن را براى بشر فرستاده حكومتى
را براى بشر اختيار كرده كه بايد اسم آن را حكومت انسانى گذاشت، حكومتى است كه در
آن حقوق فرد فرد جامعه را محفوظ و مصالح ضعيف و قوى، توانگر و فقير، آزاد و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 151