responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 122

روشن زنده شده باشد.

و به اين بيان روشن مى‌شود كه منظور از هلاكت و زنده شدن، هدايت و ضلالت است، چون ظاهرا چيزى كه مرتبط با وجود بينه و دليل روشن باشد همين هدايت و ضلالت است.

جمله‌(وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ) نيز تعليل است، و عطف است بر جمله‌(لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ ...) و معنايش اين است كه و اگر خدا اين قضا را راند و كرد آنچه را كرد براى اين بود كه او شنوا است و دعاى شما را مى‌شنود، دانا است و آنچه در دلهاى شما هست مى‌داند و در اين بيان اشاره است به آنچه كه در صدر آيات راجع به اين داستان ذكر كرده و فرموده بود:

(إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ ...) و بر طبق همين سياق است (يعنى براى بيان اينكه مرجع امر اين واقعه قضاى خاص الهى است نه اسباب عادى) آيه بعدى كه مى‌فرمايد:(إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنامِكَ قَلِيلًا ...) و همچنين چند آيه بعد كه مى‌فرمايد:(وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ ...) و آيه بعد از آن كه مى‌فرمايد:(إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دِينُهُمْ ...) و معناى آيه اين است كه روز فرقان آن روزى بود كه شما در قسمت پائين وادى اردو داير كرده بوديد و كفار در قسمت بالاى آن اطراق كرده بودند و پياده شدن شما در پائين و كفار در بالا با هم جور درآمد بطورى كه اگر مى‌خواستيد قبلا با كفار قرار داد كنيد كه شما اينجا و آنان آنجا را لشكرگاه كنند قطعا اختلافتان مى‌شد، و هرگز موفق نمى‌شديد كه به اين نحو جبهه‌سازى كنيد. پس قرار گرفتن شما و ايشان به اين نحو نه از ناحيه و به فكر شما بود و نه از ناحيه و به فكر كفار، بلكه امر شدنى بود كه خداوند بر آن قضا راند، و اگر اينچنين قضا راند براى اين بود كه با ارائه يك معجزه و دليل روشن حجت خود را تمام كند، و نيز براى اين بود كه دعاى سابق شما را و آن استغاثه‌اى را كه از شما شنيد، و آن حاجتى را كه از سويداى دل شما خبر داشت مستجاب و برآورده كند.

(إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنامِكَ قَلِيلًا ...) كلمه فشل به معناى ضعف توأم با اضطراب است، و تنازع به معناى اختلاف و از ماده نزع است كه نوعى كندن را گويند، و اختلاف را از اين باب تنازع مى‌گويند كه در حقيقت طرفين نزاع هر كدام مى‌خواهند ديگرى را از آنچه كه دارد بركند. و كلمه تسليم به معناى نجات دادن است.

و كلام در اين آيه به تقدير كلمه اذكر معنايش اين است كه بياد آر آن موقعى را كه خداوند دشمنان تو را در خواب در نظرت اندك وانمود و اندك نشان داد نشان براى اين‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 122
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست