نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 502
آيه(وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي
السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ)[1] نيز بدان دلالت دارد.
توصيف مقربين
درگاه خدا به سه وصف استكبار نكردن ، تسبيح نمودن و
سجده كردن توصيف سبكتر و آسانترى است نسبت به توصيفى كه در آيه(وَ مَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ
يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ)[2] و آيه(فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ
وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا يَسْأَمُونَ)[3] از ايشان
شده، چون از اين دو آيه استمرار فهميده مىشود، بطورى كه هيچ دقيقهاى بىكار و يا
سرگرم به كارى كه منافى با عبادت باشد نيستند، و اما آيه مورد بحث اينطور امر
نمىكند، بلكه همانطور كه ملاحظه كرديد از عبادت به اين مقدار اكتفاء كرده كه باعث
شود غفلت در دل رخنه نكند.
پس اين آيه
مرتبهاى از ذكر را مورد امر قرار داده كه پائينتر از آن مرتبهاى است كه آيات
سوره حم و سوره انبياء به آن امر كرده است- و خدا دانا
است-.
بحث روايتى
[ (رواياتى در باره: عفو و گذشت، ذكر خدا، استماع به تلاوت قرآن و ...)]
در تفسير
عياشى از حسين بن على بن نعمان از پدرش از كسى كه او از امام صادق (ع) شنيده روايت
كرده است كه امام فرمود: خداى تعالى رسول خود را ادب كرد و از در تاديب فرمود: اى
محمد ملازم با عفو باش و آن را ترك مكن و به معروف دستور ده و از نادانها اعراض
كن، آن گاه حضرت فرمود: معنايش اين است كه از ايشان به همان حفظ ظاهر اكتفاء نموده
و آنچه مقدورشان هست بگير، و كلمه عفو به معناى وسط است[4].
و در الدر
المنثور است كه ابن مردويه از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: آن
مكارم اخلاقى كه خداوند آن را مىخواهد اين است كه عفو كنى و درگذرى از هر كس كه
تو را ظلم كرد، و پيوند خويشى كسى را كه با تو قطع كرده تو وصل كنى، و آن كس كه تو
را محروم كرده به او بدهى، آن گاه رسول خدا 6 آيه
[1] براى خدا سجده مىكند آنچه كه در آسمانها و آنچه كه در زمين
است. سوره نحل آيه 49
[2] و كسى كه نزد او است، از عبادتش سر نمىتابند و خسته
نمىشوند شب و روز او را تسبيح مىگويند و سستى نگيرند. سوره انبياء آيه 20
[3] اگر از عبادتش بزرگى كردند پس آنها كه نزد پروردگار توأند شب
و روز او را تسبيح گفته و خسته نمىشوند. سوره حم سجده آيه 38