responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 491

تمام شدن داستان آن دو خصوص مشركين از بنى آدم را كه از خدا فرزند خواسته و سپس به وى شرك ورزيده‌اند منظور كرده است تا بفهماند هر دو نفرى از بنى آدم كه فرزنددار مى‌شوند حالشان چنين است كه عهد مى‌بندند و سپس آن را نقض مى‌كنند.

و ليكن اين تشبيه صحيح نيست، براى اينكه اگر بيان در آيه‌(هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ ...) نخست عام بوده و در آخر خاص شده قرينه قطعيه‌اى در آن بوده كه دلالت بر مقصود نموده و از اشتباه جلوگيرى مى‌نمايد، بخلاف عمومى شدن تدريجى بيان خاص در آيه مورد بحث كه چون باعث اشتباه است نمى‌توان كلام بليغى آنهم مانند قرآن را حمل بر آن كرد، مگر اينكه بگوييم در اين آيه نيز قرينه هست، و آن جمله‌(فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ) و ساير آيات بعد از آن است.

و بهر حال اين وجه در حقيقت مثل اين است كه از دو وجه اول استفاده شده و مفسر مزبور صدر آيه را حمل بر وجه ثانى كرده و ذيل آن را حمل بر وجه اول نموده است (و يك وجه جداگانه‌اى نيست).

و چه بسا اعتراض سابق ما (عمومى شدن تدريجى بيان خاص بدون قرينه) بدين صورت دفع شود كه در آيه شريفه حذف و ايصال و تقدير بكار رفته و تقدير آن چنين بوده: فلما آتاهما جعل اولادهما له شركاء پس وقتى خداوند به آدم و حوا فرزند داد اولاد آن دو براى خدا شريك قرار دادند سپس مضاف (اولاد) حذف شده و مضاف اليه كه همان ضمير تثنيه مستفاد از كلمه جعلا باشد بجاى مضاف قرار گرفته، و ليكن دليلى بر اين حذف و ايصال و تقدير نيست.

و چه بسا بعضى از مفسرين كه ملتزم به اشكال شده و تسليم شده‌اند به اينكه منظور همان آدم و حوا هستند كه به خدا شرك ورزيدند، و اين التزامشان بخاطر اين است كه خواسته‌اند به رواياتى كه از بعضيها نقل شده عمل كرده باشند، غافل از اينكه اين روايات جعلى و مخالف با قرآن است، و به همين جهت نمى‌توان به امثال آنها عمل كرد.

(أَ يُشْرِكُونَ ما لا يَخْلُقُ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ ...) هر چند صدر آيات احتمال دارد كه شرك در آن، عبارت از پرستش بت‌ها و يا غير خدا چيزهاى ديگرى باشد كه اعتماد بر آنها نوعى شرك است، و ليكن ذيل آن ظاهر در اين است كه منظور شرك به صنم و آلهه متخذه از جمادات است، چون مى‌فرمايد: اين بت‌ها قدرت ندارند كه خودشان را و پرستش كنندگان خود را يارى كنند، و دعا كردن و نكردن ايشان را نمى‌فهمند.

( إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ‌) ...(يَسْمَعُونَ بِها ... ) در اين آيه به مضمون آيات سه‌گانه قبل احتجاج نموده و معنايش اين است كه اگر

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 491
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست