نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 465
حقايقشان است، نه به
الفاظشان كه در فلان لغت دلالت بر فلان معنا دارد، و همچنين نه به معانيشان كه از
الفاظ فهميده شده و در ذهن تصور مىشود، بلكه معناى اين تاثير اين است كه خداى
تعالى كه پديد آورنده هر چيزى است، هر چيزى را به يكى از صفات كريمهاش كه مناسب
آن چيز است و در قالب اسمى است، ايجاد مىكند، نه اينكه لفظ خشك و خالى اسم و يا
معناى مفهوم از آن و يا حقيقت ديگرى غير ذات متعالى خدا چنين تاثيرى داشته باشد.
چيزى كه هست خداى
تعالى وعده داده كه دعاى دعا كننده را اجابت كند، و فرموده:
(أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ)[1] و اين اجابت
موقوف بر دعا و طلب حقيقى و جدى است، و نيز همانطورى كه در تفسير آيه فوق گذشت
موقوف بر اين است كه درخواست از خود خدا شود نه از ديگرى. آرى، كسى كه دست از
تمامى وسائل و اسباب برداشته و در حاجتى از حوائجش به پروردگارش متصل شود، در
حقيقت متصل به حقيقت اسمى شده كه مناسب با حاجتش است، در نتيجه آن اسم نيز به
حقيقتش تاثير كرده و دعاى او مستجاب مىشود، اين است حقيقت دعاى به اسم، و به همين
جهت خصوصيت و عموميت تاثير بحسب حال آن اسمى است كه حاجتمند به آن تمسك جسته است،
پس اگر اين اسم، اسم اعظم باشد تمامى اشياء رام و به فرمان حقيقت آن شده، و دعاى
دعا كننده بطور مطلق و همه جا مستجاب مىشود، بنا بر اين، روايات و ادعيه اين باب
بايد به اين معنا حمل شود.
و اينكه در
روايت دارد خداوند اسمى از اسماء خود و يا چيزى از اسم اعظم خود را به
پيغمبرى از پيغمبران آموخته معنايش اين است كه راه انقطاع وى را بسوى خود به
وى آموخته، و اينطور ياد داده كه اسمى از اسماء خود را در دعا و مسئلت او به زبانش
جارى ساخته است، پس اگر واقعا آن پيغمبر دعا و الفاظى داشته و الفاظش معنايى را
مىرسانده، باز هم تاثير آن دعا از اين باب است كه الفاظ و معانى وسائل و اسبابى
هستند كه حقايق را به نحوى حفظ مىكنند- دقت فرماييد-.
خواننده
محترم بايد متوجه باشد كه چه بسا اسم خاص اطلاق شود بر چيزى كه جز خداى سبحان كسى
به آن چيز مسمى نمىشود هم چنان كه گفتهاند در دو اسم اللَّه و
رحمان چنين است، اما لفظ جلاله آن اسمى نيست كه ما در اين بحث در پيرامون آن
بحث مىكنيم، چون اين لفظ، علم است براى خدا و مخصوص او، و اما لفظ
رحمان قبلا از نظر خوانندگان گذشت كه معناى آن مشترك ميان خداى تعالى و غير
او است براى اينكه گفتيم