responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 394

بيهقى در سنن خود از عكرمه از ابن عباس روايت كرده‌اند، الا اينكه در روايات ايشان دارد كه نامبردگان در آيه قبيله‌اى از يهود از اهل ايله بودند. و ظاهرش اين است كه از بنى اسرائيل بوده‌اند، و در روايت ابى جعفر تصريح شده به اينكه نامبردگان از قوم ثمود بوده‌اند، و بعيد نيست كه قومى از عرب ثمود بوده و بخاطر هم‌جوارى با اهل ايله داخل در دين يهود شده باشند، چون بطورى كه مى‌گويند ايله شهرى بوده ميان مصر و مدينه در ساحل درياى احمر.

و بسا گفته‌اند: آن قريه‌اى كه آيه شريفه به آن اشاره كرده شهر مدين است. و بعضى ديگر گفته‌اند: طبريه و عده‌اى گفته‌اند: قريه‌اى بوده بنام مقنا ميان مدين و عينونا.

و در روايت ابن عباس كه در بالا به آن اشاره شد و روايات ديگرى كه باز از او نقل شده دارد كه وى گريه مى‌كرد و مى‌گفت: نهى كنندگان از بنى اسرائيل نجات يافتند، و مرتكبين هلاك شدند، نمى‌دانم خداوند با كسانى كه سكوت كرده بودند چه معامله‌اى كرد.

و در روايت عكرمه دارد كه من به ابن عباس گفتم: خدا مرا قربانت كند مگر نمى‌دانى كه ساكتين، از گنهكارى گناهكاران بدشان مى‌آمده، و در اين باره مخالف ايشان بوده‌اند، به شهادت اينكه به آن طايفه ديگر كه سكوت نمى‌كردند مى‌گفتند: چرا موعظه مى‌كنيد مردمى را كه خداوند هلاكشان خواهد كرد، و همين كه گناه را كراهت داشته‌اند خود شاهد اين است كه ايشان هم اهل نجات بوده‌اند، ابن عباس اين را كه از من شنيد دستور داد دو دست لباس ضخيم برايم آوردند، و خواست بفهماند كه خيلى از گفتار من و اينكه از اعتقاد ايشان به اينكه مرتكبين اهل عذابند استفاده كرده‌ام كه پس خود ايشان اهل نجاتند خوشش آمده، آن گاه خودش لباس‌ها را به من خلعت داد و نظريه مرا اخذ كرد.

و ليكن عكرمه بسيار اشتباه كرده و نظريه‌اش غلط است، زيرا اين طايفه هر چند كراهت داشته‌اند و خود مرتكب صيد نمى‌شدند و ليكن گناهى كرده‌اند كه بزرگتر از گناه صيد ماهى بوده و آن ترك نهى از منكر است، با آنكه آن طايفه ديگر، ايشان را به بزرگى گناه ترك نهى از منكر آگاه كرده و گفته بودند:(مَعْذِرَةً إِلى‌ رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ) و فهمانده بودند كه هنوز كار مرتكبين به جايى نرسيده كه ديگر موعظه در ايشان اثر نكند و تكليف نهى از منكر ساقط شود به شهادت اينكه وقتى خودشان از تاثير موعظه و اندرزشان مايوس شدند بلا درنگ از آنان فاصله گرفته و از شهر بيرون رفتند، و ساكنين- بنا بر آنچه كه در روايات است- هم چنان با ايشان آميزش داشته‌اند.

[فقط فرقه‌اى كه نهى از منكر كردند از عذاب نجات يافتند و مرتكبين صيد و ساكتين در برابر آنها عذاب شدند]

علاوه بر اين، خداى تعالى در ذيل آيه تنها موعظه كنندگان را اهل نجات دانسته و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 394
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست