responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 332

عضلات و عدسى‌هاى چشم و گرفتن و پس دادن نور، محال است كه به خداى تعالى تعلق گرفته و در نتيجه انسان خدا را ببيند، و در اين معنا هيچ فرقى بين دنيا و آخرت نيست، برهان عقلى و آيات و روايات هم بر اين معنا دلالت دارند. بله، در اين ميان علمى است ضرورى و مخصوص كه به خداى تعالى تعلق مى‌گيرد و آن را نيز رؤيت مى‌نامند، و مقصود آيات و رواياتى كه رؤيت خدا را اثبات مى‌كند به شهادت قرائن بسيار و صريحى كه در آنها است همين علم است كه جز در موطن آخرت براى كسى دست نمى‌دهد، و اين غير آن علم ضرورى است كه از راه استدلال حاصل مى‌شود. و ثانيا جمله‌(رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ ...)، بطور كلى از مساله رؤيت بصرى از حيث اثبات و نفى و سؤال و جواب اجنبى است، و اصلا متعرض آن نيست، و مدار كلام در آن رؤيت، به معناى ديگرى است كه اصطلاح روايات بر آن است، و آن رؤيت به قلب است.

[بيان ضعف روايتى كه مى‌گويد موسى (ع) از زبان قومش تقاضاى رؤيت كرد]

و اما روايت عيون الاخبار[1] كه متضمن سؤالات مامون است از حضرت رضا (ع) و در آن دارد كه: حضرت رضا (ع) در جواب از مساله درخواست رؤيت فرمود: موسى اين سؤال را از زبان قومش كرد، چون قوم او اصرار داشتند خدا را ببينند و مى‌گفتند:(أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ) و وقتى خداوند دوباره زنده‌شان كرد ناچار موسى را وادار كردند كه اين درخواست را براى خود كند، و موسى قبول نمى‌كرد ولى وقتى ديد اصرار مى‌كنند عرض كرد:(رَبِّ أَرِنِي) يعنى خدايا اينها مى‌گويند كه تو خودت را به من بنمايى ؟ همانطورى كه در اخبار راجع به بهشت آدم‌[2] اشاره كرديم سندش ضعيف است.

علاوه بر اين مضمون آن با اصول مسلم اخبار ائمه اهل بيت (ع) سازگار نيست، زيرا اخبار آن حضرات و مخصوصا خطبه‌هاى‌[3] امير المؤمنين و حضرت رضا[4] (ع) مملو است از داستان تجلى و رؤيت به قلب، و با اين حال جهت ندارد كه آن حضرت رؤيتى را كه در آيه مورد بحث مورد سؤال و جواب واقع شده حمل بر رؤيت بصرى نموده، آن گاه به امثال جوابهاى جدلى متوسل شده و آيه را توجيه كنند، توجيهى كه هم خلاف ظاهر خود آيه است و هم خلاف ظاهر حال موسى (ع) است، زيرا اگر بنى اسرائيل از او درخواست كرده بودند كه رؤيت خدا را براى خود تقاضا كند، بطور مسلم درخواستشان را رد مى‌كرد.


[1] عيون الاخبار ج 1 ص 159

[2] ترجمه الميزان ج 1 ص 220 ط جامعه مدرسين

[3] نهج البلاغه فيض ص 582 خطبة التوحيد

[4] عيون الاخبار ج 1 ص 125

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست