نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 329
كس مقصودش از رؤيت
خدا رؤيت به قلب باشد او مصيب است و به خطا نرفته و هر كس مقصودش از آن رؤيت به
چشم باشد او دروغ گفته و به خداى تعالى و آيات او كفر ورزيده، براى اينكه خود رسول
خدا 6 فرمود: هر كس خدا را به خلق خدا تشبيه كند كافر شده است[1].
پدرم نيز از
پدرش از حسين بن على (ع) روايت كرده كه فرمود: شخصى از امير المؤمنين (ع) پرسيد:
اى برادر رسول خدا آيا پروردگار خود را ديدهاى؟ حضرت فرمود: من هرگز عبادت
نمىكنم پروردگارى را كه نديدهام و ليكن چشمها او را به مشاهده اعيان نمىبيند،
بلكه دلها او را به حقيقت ايمان مىبيند.
اى معاويه!
چطور ممكن است مؤمن پروردگار خود را به مشاهده بصرى ببيند؟ و حال آنكه هر چيزى كه
در چشم بگنجد و به رؤيت در آيد آن چيز بدون شك مخلوق است و مخلوق را هم ناچار
خالقى مىبايد، پس هر كس چنين ادعايى بكند خدا را مخلوق و حادث دانسته، و هر كس او
را به مخلوقات او تشبيه كند براى او شريكى اتخاذ نموده.
واى بر چنين
مردمى، مگر نشنيدهاند كلام خداى را كه فرموده:(لا
تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ
الْخَبِيرُ)[2]؟ و آن كلام
ديگرش را كه خطاب به موسى نموده و فرموده:(لَنْ تَرانِي وَ لكِنِ
انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِي فَلَمَّا
تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً)، تازه آن
تجلى هم كه به كوه كرد و كوه را به آن صورت در آورد به اين نحو بود كه از نور
بىپايان خود مقدارى را كه- در مثل- از سوراخ سوزن عبور كند ظاهر ساخت، و سرزمين
طور را آن طور متلاشى و كوهها را منهدم ساخت و موسى از ترس افتاد و مرد، بلكه مرد
و افتاد،(فَلَمَّا أَفاقَ) يعنى وقتى خداوند
جان او را دوباره به كالبدش برگردانيد:
(قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ) توبه كردم از اينكه به زبان بياورم
گفتار كسانى را كه خيال مىكنند تو به چشم در مىآيى، من به معرفتى كه به تو داشتم
و مىدانستم كه تو به چشمها در نمىآيى بازگشت نموده(وَ أَنَا
أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ) و من اولين كس هستم كه ايمان آوردهام به
اينكه تو مىبينى و ديده نمىشوى و اينكه تو در منظر اعلى و مسلط بر همه عالمى.
و در كتاب
توحيد به سند خود از على بن ابى طالب (صلوات اللَّه عليه) روايت كرده كه در ضمن
حديثى فرمود: موسى (ع) در ضمن حمد و ثنائى كه بر زبان جارى