responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 319

گوساله را داشته است.

اين آيه داستان گوساله‌پرستى بنى اسرائيل را ذكر مى‌كند، و تفصيل آن بطورى كه در سوره طه آمده اين است كه: بعد از رفتن موسى (ع) به ميقات پروردگار، بنى اسرائيل از دير آمدنش به تنگ آمدند و سامرى از ناشكيبايى ايشان استفاده نمود و آنان را بفريفت، به اين طريق كه زينت آلات ايشان را گرفت و از آن مجسمه گوساله‌اى ريخت كه مانند ساير گوساله‌ها صدا مى‌كرد، و آن را معبود ايشان خواند و گفت: اين است اله شما و اله موسى. بنى اسرائيل هم گفته او را پذيرفته و در برابر آن به سجده درآمدند و آن را معبود خود پنداشتند. البته در سوره مورد بحث اين جزئيات ذكر نشده، و آنچه هم كه ذكر شده بى‌نياز از جزئيات مذكور در سوره طه نيست. و اين خود دليل روشنى است بر اينكه سوره طه قبل از سوره مورد بحث نازل شده.

به هر حال اينكه فرمود:(وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى‌ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً) معنايش اين است كه: قوم موسى بعد از رفتن وى به ميقات پروردگار خود و قبل از آنكه برگردد- چون بعد از ذكر اين داستان مراجعت موسى را بيان مى‌كند- گوساله‌اى را براى خود معبود گرفتند، و اين گوساله مجسمه‌اى بود داراى آواز.

جمله‌(أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا) ايشان را مذمت مى‌كند به اينكه چطور يك مطلب روشن و واضحى را كه عقل هر كس در اولين نظر آن را درك مى‌كند درك نكردند و هيچ به خود نگفتند: اگر اين گوساله خداى ما بود لا بد و لا جرم با ما حرفى مى‌زد و ما را به راه راست هدايت مى‌كرد.

و اگر از ميان همه صفاتى كه منافى با الوهيت گوساله است، خصوص حرف نزدن و هدايت نكردن آن را ذكر نمود و از ساير صفات آن از قبيل جسميت، مصنوع بودن، محدوديت و گنجيدنش در مكان و زمان و امثال اينها سكوت كرد، با اينكه اينها نيز منافات با الوهيت آن دارد، براى اين بود كه اين دو صفت يعنى تكلم و هدايت از روشن‌ترين صفاتى است كه الوهيت مستلزم آن است، زيرا هر كس هر چيزى را اله و معبود خود مى‌داند ناگزير است از اينكه آن اله را به آن نحوى كه خود او دوست مى‌دارد پرستش كند، لا جرم آن اله مى‌بايستى راه پرستش مورد علاقه خود را به بندگان خود معرفى كند و اين خود مستلزم تكلم و تفهيم است، و بنى اسرائيل با اينكه مى‌ديدند گوساله حرف نمى‌زند و آنان را هدايت نمى‌كند با اين همه پيشنهاد الوهيت آن را از سامرى پذيرفتند.

جهت ديگرى كه باعث شد از ميان همه صفات گوساله مزبور اين دو صفت ذكر شود

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 319
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست