نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 314
معنا را به شنونده
بفهماند خصوص آن صوت را از دهان خارج نموده و يا به عبارتى ديگر آن تموج هواى
مخصوص را در فضا ايجاد نمايد، و پر واضح است كه كلام به اين معنا مستلزم اين است
كه متكلم داراى جسم بوده باشد، و خداى سبحان منزه است از اينكه داراى جسم باشد.
از طرفى هم
صرف ايجاد صوت در درخت و يا در مكانى ديگر دلالت نمىكند بر اينكه معانى اصوات،
مقصود خداى سبحان است، چيز ديگرى غير از اصوات لازم است كه اراده و قصد خداى تعالى
را كشف نموده و دلالت كند بر اينكه خداى تعالى معانى اصوات را اراده كرده، هم چنان
كه اگر كسى با كوبيدن چيزى و يا مثلا دست بر هم زدن، صدايى ايجاد كند كه معناى
مخصوصى را دارا است، مادامى كه قرينهاى در كار نباشد و يا قبلا نگفته باشد كه هر
وقت من اين صدا را ايجاد كردم فلان معنا را اراده نمودهام ما به صرف ايجاد صدا
نمىتوانيم بگوييم مقصودش آن معنا است.
و نيز از طرف
ديگر مىبينيم قرآن كريم كه داستان موسى و كلام خدا را نقل مىكند اين را نگفته كه
موسى از خدا پرسيد آيا اين صدا از تو است؟ و آيا تو معانى اين كلمات را اراده
كردهاى يا نه!؟ بلكه از حكايت قرآن بر مىآيد كه موسى به محض شنيدن آن كلام يقين
كرده است كه كلام كلام خداى تعالى است، هم چنان كه در ساير اقسام وحى نيز انبياء
(ع) بلا درنگ يقين مىكردهاند كه پيغام از ناحيه خدا است.
پس بطور قطع
و مسلم معلوم مىشود در اين موارد ارتباط خاصى هست كه آن ارتباط باعث مىشود ذهن
شنونده بدون هيچ ترديدى از الفاظ منتقل به معنا شده و حكم كند كه اين معنا را خداى
تعالى اراده هم كرده، و گر نه صرف اينكه خداى تعالى صوتى را ايجاد كند كه در لغت
معنايى را دارا بوده باشد مجوز اين نيست كه معناى مزبور را به خداى تعالى استناد
بدهند، و بگويند اين كلام، كلام خدا بود، به شهادت اينكه تمامى كلماتى كه از تمامى
انسانها و متكلمين سر مىزند صوت آن از خداى تعالى است، و با اينكه خداى تعالى
صوت را به آدميان داده مع ذلك ما نمىگوييم همه اين كلمات كلام خداست، بلكه
مىگوييم متكلم به اين كلامى كه خدا آن را آفريده حسن و حسين و تقى و نقى است، و
چه بسا صداها كه از برخورد دو جسم بوجود مىآيد و معنايى را هم مىرساند و ليكن ما
نمىگوييم اين صوت و صدا كلام خداست.
و كوتاه سخن
اينكه معناى تكلم خدا با موسى (ع) اين است كه: خداوند اتصال و ارتباط خاصى بين
موسى و عالم غيب برقرار نمود كه با ديدن بعضى از مخلوقات به آن معنايى كه مراد
اوست منتقل مىشده، البته ممكن هم هست اين انتقال مقارن با شنيدن صوتهايى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 314