نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 27
دارد، چه اينكه ضمير
در منها و فيها را به مقام و منزلت برگردانيم و چه اينكه
به آسمان و يا به بهشت ارجاع دهيم، زيرا به هر جا برگردانيم برگشت همه به مقام
خواهد بود، و اگر خطاب به يك يك افراد بود و مقام و منزلت دخلى در اين خطاب نداشت
كافى بود بفرمايد: فما يكون لك ان تتكبر .
بنا بر اين،
معلوم مىشود ابليس قبل از تمردش فرقى با ملائكه نداشته، و پس از تمرد حسابش از
آنان جدا شده، ملائكه به آنچه مقام و منزلتشان اقتضا مىكرده باقى ماندند و خضوع
بندگى را از دست ندادند، و ليكن ابليس بدبخت از آن مقام ساقط گرديد، هم چنان كه
فرموده:( كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ) چون از جنس
جن بود نسبت به امر پروردگارش فسق ورزيد ، و فسق به معناى بيرون
شدن خرما از پوسته است، ابليس هم با اين تمردش در حقيقت از پوست خود بيرون گشت و
زندگانيى را اختيار كرد كه جز خروج از كرامت الهى و اطاعت بندگى چيز ديگرى نبود.
[بيان
اينكه مراد از امتثال و تمرد در امر ملائكه به سجود براى آدم و تمرد ابليس، امور
تكوينى است]
گر چه سياق
اين داستان، سياق يك داستان اجتماعى معمولى و متضمن امر و امتثال و تمرد و احتجاج
و طرد و رجم و امثال آن از امور تشريعى و مولوى است، ليكن بيان سابق ما- البته در
صورتى كه از آيه استفاده شود- ما را هدايت مىكند به اينكه اين آيه راجع به امور
تشريعى و قانونى نيست، و امرى كه در آن است و همچنين امتثال و تمردى كه در آن ذكر
شده مقصود از همه آنها امور تكوينى است. و اگر مىگويد كه ابليس تمرد كرد، مقصود
اين است كه وى در برابر حقيقت انسانيت خاضع نشد، و جمله(فَما
يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها) اين بيان ما را تاييد مىكند، براى
اينكه ظاهر آن اين است كه آن مقام، مقامى است كه ذاتا قابل تكبر نيست، و ممكن نيست
بتوان از آن سرپيچى كرد و لذا تكبر ابليس نسبت به اين مقام همان و بيرون شدنش از
آن و هبوطش به درجه پايينتر همان.
مؤيد ديگر
اين بيان اين است كه امر به سجده بر آدم نسبت به ابليس و ملائكه امر واحدى بوده، و
معلوم است كه امر به ملائكه امر مولوى نبوده زيرا امر مولوى آن امرى است كه مامور
نسبتش به اطاعت و معصيت و سعادت و شقاوت يكسان باشد، و ملائكه چنين نيستند، زيرا
معصيت و شقاوت در باره ملائكه تصور ندارد و آنان مخلوق بر اطاعت و مستقر در
سعادتند، پس امر به ابليس هم امر مولوى نبوده، و ابليس در مقابل ملائكه مخلوق بر
معصيت و شقاوت بوده است.
چيزى كه هست
مادامى كه آدم خلق نشده بود و خداوند ملائكه و ابليس را امر به سجود بر وى نكرده
بود ابليس و ملائكه هر دو در يك رتبه بوده بدون امتياز از هم هر دو در مقام
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 27