نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 230
و عقر
ناقه به معناى نحر آن است، و به معناى بريدن دست و پاى آن نيز آمده. و
عتو به معناى تمرد و سرپيچى است. و در اين آيه از آنجايى كه با لفظ
عن متعدى شده، متضمن سر پيچى از روى استكبار است. معناى بقيه جملات اين دو
آيه روشن است، و احتياج به توضيح ندارد.
(فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ ...)
رجفة به معناى لرزيدن و اضطراب شديد است، مانند زلزله در زمين و تلاطم در
دريا. و جثوم در انسان و پرندگان مانند به سينه در افتادن شتر است.
در آيات مورد
بحث عذابى را كه قوم صالح با آن به هلاكت رسيدهاند، رجفة خوانده و در
آيه 67 سوره هود آن را صيحه و در آيه(فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ)[1] آن را
صاعقه ناميده است. و اين بدان علت است كه نوعا صاعقههاى آسمانى بدون صيحه و
صداى هولناك و نيز بدون رجفه و زلزله نيست، چون معمولا اينگونه صاعقهها باعث
اهتزاز جو مىشود، و اهتزاز جوى نيز وقتى به زمين مىرسد باعث لرزيدن زمين شده،
ايجاد زلزله مىكند.
ممكن هم هست
گفته شود وجه تسميه صاعقه به رجفه اين است كه صاعقه باعث
تكان خوردن دلها و لرزيدن اندام آدمى است.
اين آيه تنها
دلالت دارد بر اينكه اين عذاب كه مقصود از آن استيصال و انقراض آن قوم بوده، اثر
كفر و ظلمى بوده است كه نسبت به آيات خدا روا مىداشتند، و اما اينكه اين عذاب
چگونه بوجود آمده، آيه شريفه متعرض آن نيست.