نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 228
داد، و اينك در
دشتهاى آن كوشكها مىسازيد، و از كوهها خانهها مىتراشيد، به ياد آريد نعمتهاى
خدا را و در اين سرزمين فساد نينگيزيد (74).
بزرگان قومش
كه گردنكشى كرده بودند به كسانى كه زبون به شمار مىرفتند، (يعنى) به آنهايى كه
مؤمن شده بودند گفتند: شما چه مىدانيد كه صالح پيغمبر پروردگار خويش است؟ گفتند:
ما به آيينى كه وى را به ابلاغ آن فرستادهاند مؤمنيم (75).
كسانى كه
گردنكشى كرده بودند گفتند: ما آيينى را كه شما بدان گرويدهايد منكريم (76).
پس شتر را
بكشتند و از فرمان پروردگار خويش سرپيچيدند، و گفتند: اى صالح اگر تو پيغمبرى
عذابى را كه به ما وعده مىدهى بيار (77).
پس دچار زلزله
شده و در خانههاى خويش بىجان شدند (78)
آن گاه صالح
از آنان دور شد و گفت: اى قوم! من پيغام پروردگار خويش را رسانيدم و به شما
خيرخواهى كردم، ولى شما خيرخواهان را دوست نمىداريد (79).
بيان آيات
[بيان آيات
مربوط به رسالت صالح 7 و داستان ناقه]
(وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً ...) ثمود يكى از امتهاى
قديمى عرب بوده كه در سرزمين يمن در احقاف مىزيستهاند، و خداوند متعال شخصى از
خود آنان را به نام صالح در ميانشان مبعوث نمود. صالح (ع) قوم خود را
كه مانند قوم نوح و هود مردمى بتپرست بودند به دين توحيد دعوت نمود و فرمود:(يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ).
(هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً)- اين جمله بينهاى را كه در جمله قبل
بود بيان مىكند و مقصود از ناقه همان ماده شترى است كه خداوند آن را
به عنوان معجزه براى نبوت صالح از شكم كوه بيرون آورد، و به همين عنايت بود كه آن
را ناقه خدا ناميد.
(فَذَرُوها تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ ...)- استعمال لفظ
فاء ، تفريع را مىرساند، و چنين مىفهماند كه چون ناقه مذكور، ناقه خدا است
پس بگذاريد تا در زمين خدا بچرد. و اين تعبير يعنى به كار بردن لفظ
فاء خالى از تشديد هم نيست، هم آن تفريع را مىرساند و هم زمينه را براى ذكر
عذاب كه به مقتضاى آيه(وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ
رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ)[1] حساب هر پيغمبرى را
با امتش تصفيه مىكند، آماده مىسازد. آيه شريفه،
[1] و براى هر امتى رسولى است، پس وقتى رسولشان به سويشان آمد به
عدالت در بينشان حكم مىشود، و به هيچ امتى ظلم نمىشود. سوره يونس آيه 47
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 8 صفحه : 228