responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 218

و كسانى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند غرق كرديم، چه آنان گروهى كوردل بودند (64).

بيان آيات‌

[بيان آيات مربوط به گفتگوى نوح 7 با قوم خود و نجات يافتن او و غرق گشتن مكذبين آيات الهى‌]

اين آيات با ذكر داستان نوح (ع) و اينكه چگونه مردم را به توحيد و ترك شرك دعوت مى‌نمود، و قومش او را انكار نموده، بر شرك خود اصرار مى‌ورزيدند و اينكه چگونه خداوند طوفان را بر ايشان مسلط نمود و همه را تا به آخر هلاك ساخت و نوح و گروندگان به وى را نجات داد، تعقيب و دنباله آيات قبلى است كه آن نيز راجع به دعوت به توحيد و نهى از شرك به خداى سبحان و تكذيب آيات او بود، و به منظور تكميل همين بيان، داستان عده ديگرى از انبياء از قبيل هود، صالح، شعيب، لوط و موسى (ع) را نيز ذكر مى‌فرمايد.

(لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‌ قَوْمِهِ ...) نخست داستان نوح را ذكر فرموده، چون نوح (ع) اولين پيغمبرى است كه تفصيل نهضت او در قرآن ذكر شده، و به زودى در تفسير سوره هود تفصيل داستان آن جناب خواهد آمد- ان شاء اللَّه-.

لام در كلمه لقد براى قسم است، و به منظور تاكيد مطلب آورده شده، چون روى سخن با مشركين بوده كه منكر نبوت هستند.

(فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ)- نوح (ع) بخاطر اينكه به مردم بفهماند كه او خيرخواه آنان است و مى‌خواهد مراتب دلسوزى خود را نسبت به آنان برساند مى‌گويد:( يا قَوْمِ‌): اى قوم من ، آن گاه اولين پيشنهادى كه به آنان مى‌كند اين است كه بياييد به دين توحيد بگراييد، سپس با جمله‌(إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ) آنان را انذار نموده، تهديد مى‌كند. و چون مقصودش از اين عذاب، عذاب روز قيامت است، پس در حقيقت در اين دو جمله دو تا از اصول دين را كه همان توحيد و معاد است به آنان گوشزد نموده، بعدا در جمله‌(يا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ) به اصل سوم از اصول دين يعنى مساله نبوت اشاره مى‌نمايد. علاوه بر اينكه در همان دعوت به دو اصل اولى نيز اشاره به مساله نبوت هست، براى اينكه دعوت به يك نوع عبادت، انذار از يك نوع عذابى است كه قومش هيچگونه اطلاعى از آن نداشته‌اند، و معلوم است كه دارنده چنين دعوت‌هايى جز پيغمبرى نمى‌تواند باشد.

از جمله‌(أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى‌ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ) هم بر

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 8  صفحه : 218
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست